Iran Varzeshi

استعفا نه، افتخار داد و رفت!

- سعید آقايی ‪Saeed Aghaee‬

نه، استعفايي در كار نبود. يعني قرار نبود باشد. او رفت چون ديگر جايي بــراي ماندن نبود. با كوله باري از ناكامي، اشتباه و نوميدي. همو كه آمدنش غيرمنتظره بود اما رفتنش قابل پيش بيني. او همان مديري بود كه روزگاري از الصاق ســتاره چهارم روي ســينه اســتقالل ســخن ميگفت و اينگونه ناآشــنايي­اش را با باشگاه استقالل عيان كرد تــا مضحكه خاص و عام شــود. همو كه در فوتسال دكترين مديريتش را ديده بوديم؛ مديري سنتي كه هياتي مديريت ميكند و به كار جمعي اعتقادي ندارد و برهان و ادلهاش براي تصميماتش توسل به كنيه و جدش است! مديري كه در استقالل همان مسير را دنبال كرد غافل از اينكه در باشــگاه بزرگي چون اســتقالل نميتوان با همــان روش و همان مدل جلو رفت و اين سيستم شكست خواهد خورد. افتخاري در استقالل با همين دكترين، يك فصل و اندي را پاي عليرضــا منصوريان و نمايشهاي حقارت بارش ايســتاد و اســتقالل را ســوزاند و سرانجام زماني دســت از او كشيد كه ديگر خود علــي منصور رويــي براي ماندن نداشــت. گويي افتخــاري نيــز مرعــوب نمايشهاي بــي مزه و كليشــهاي منصوريان شده بود و با همين رفتارها مســخ شــده به نظر ميرســيد وگرنه با آن همه ناكامــي و آن اندازه انتقادات جايي براي اعتماد و ايستادن پاي سرمربي جوان وجود نداشت. افتخاري بعد از منصوريان با الگوبرداري از ماكت موفق پرســپوليس، به ســراغ اســتفاده از مربي خارجــي رفت تا با اســتفاده از يك چهره جذاب خارجــي بتواند تمامــي نواقص، كــم كاريها و اشــكاالت خود را زير نام مربي خارجي كاور كند و از مهلكه فشــار و انتقادات بگريزد. انتخاب او اما چنــدان جذاب و هيجانانگيز نبــود و بعد از اين دســت و آن دســت كردن در نهايــت به وينفرد شفري رســيد كه با همه مشكالت و بدبينيهاي ابتدايي اســتقالل را از گــرداب ناكامي و تباهي نجات داد و به كرانــه آرامش و موفقيت رهنمون كرد اما اين موفقيت نبايد حقيقت را مستتر كند و فراموش نكنيم كه افتخاري در انتخاب سرمربي خارجي هم به بيراهه رفت و شــفر گزينه آخري بــود. گزينهاي كه از ســر ناچــاري و ارزاني به او اعتماد شــد. مديرعامل استقالل در حالي به شفر رضايت داد كه گزينههاي جذابي چون فاتح تريم و زالتكو داليــچ روي ميز بودنــد. تريم كه البته نيازي به معرفي و تعريف ندارد و دومي كه همين چند روز پيــش بزرگترين افتخــار تاريخ فوتبال كرواسي را رقم زد! گزينههايــ­ي كــه بيترديد هر كــدام از آنها يك چالش جذاب براي اســتقالل ميتوانستند باشند اما افتخاري با ســقف كوچــك آرزوهايش و نگاه حداقلي خود به گزينهاي بســنده كرد كه قريب به يك ســال بيكار بود، در دهه هشتم زندگياش قرار داشت و از آخرين شغل خود اخراج شده بود! هر چند كه همين گزينه دم دســتي رســتگاري آبيها را رقم زد اما اين رســتگاري آرامش قبل از توفان بود. بعد از قهرماني در جام حذفي با شفر و در حاليكه همه منتظر يك فصل رويايي با شــفر بودند، دكترين افتخاري كار را به جايي رساند كه آبيهــا بدل به ضعيفترين و نوميدكننده­ترين تيم تابستان شدند. مدير كوتهبين آبيها عنان تيم را تمام و كمال به دست راســت خود سپرد و كنار گود نشست تا نمايشهاي خنده دار پندار توفيقي را در قالب عنوان بي مســماي «پندارتايم» شاهد باشــد. همو كه مدعي بود بزرگترين قراردادهاي نفتي با امضــا و تدبير او منعقد شــده اما از اوج هنرش قراردادهاي شــرطي با ستارهها بود كه به راحتي به ثمن بخس در تابستان مسير جدايي را در پيش بگيرند و دست استقالل در پوست گردو بماند. همو كه براي عقد قرارداد با بازيكنان بي نام و نشان در نيمه شب اقدام كرد تا خيمه شب بازي پندارتايم را كامل كند، در حاليكه ســتارههاي­ي مثل تيام و جباروف در اروپا در حال خوشگذراني بودند و تمرين اســتقالل بدون بازيكن كليدي و موقر فصل پيش به شكل تق و لق برگزار ميشود. آخرين ميخ بر تابوت مديريت استقالل را، ماجراي پرحاشــيه بازي ســوپرجام كوبيد. يك شهرآورد تماشــايي كه تاريخ آن از سه ماه پيش اعالم شده بود و ميتوانست يك پيش درآمد جذاب و هيجان انگيز براي يك فصل داغ باشد اما باشگاه استقالل مثل هميشــه منفعالنه و بياعتنــا رفتار كرد كه مربي منضبط و قانونمندي چون شــفر حضور در برنامههاي تلويزيوني و گشــت و گذار در اروپا را به حضور در تمرين و آماده سازي تيمش ترجيح دهد و عمال تيمي بهعنوان استقالل واقعي وجود خارجي نداشــته باشد كه بخواهد در سوپرجام به ميدان برود و به همين راحتي از زير بار اين بازي شــانه خالي كند تا يك جــام راحت و بيچك و چانه نصيب پرسپوليس شود. آنچه مايه ريشخند و مضحكه استقالل در شبكههاي مجازي به دست هواداران رقيب شــد. يك شكست بيهوده و تمام عيــار كه حلقه محاصره چنان بــر افتخاري تنگ كرد كه ديگر جايي براي ماندن نباشد. او گذاشت و رفت چون ديگر نميتوانست بماند و او گذاشت و رفت چون ماندنش غيرممكن بود.

 ??  ?? سال بیست و دوم پنج شنبه 28 تیر ‪5 1397‬ ذیقعده 1439
سال بیست و دوم پنج شنبه 28 تیر ‪5 1397‬ ذیقعده 1439
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran