این بار به سپیدرود رحم کنید!

تغییر مالکیت با امیدها و ناامیدیهای تازه

تمام کســانی که عمرشان را با این تیم گذراندهانــد، فراموش شــدهاند. آنها دنبال نمایشــی در فوتبال نبودند، آنها سپیدرود را خانه خود میدانســتند. حاال هم به یادشان نیاورید اما تیمشــان را به این آشــفتهبازار تبدیل نکنیــد، هر روز برایــش یک مالک نتراشــید و هر روز بدهکارتر و گرفتارترش نکنید. ســپیدرود دوباره بــا تغییر مالکیت مواجه شده و امیدواریم این بار داستانهای سالیان اخیر تکرار نشود.

ســپیدرود دیگر به روزهایی رســیده بود که ناامید و از پا افتاده به راهش ادامه میداد. بعد از بدعهدیهای تنزاده، مالک تیم در فصل گذشــته، مالــک جدید هم نمیتوانست تیم را اداره کند. نوین، مالک سپیدرود در فصل جاری به تعهدات مالی خود پایبند نبود و چارهای باقی نگذاشــته بود جز پایان همراهی با سپیدرود. رشتیها در قعــر جدول و با نتایجــی ناامیدکننده هفتهها را پشت سر میگذاشتند و اتفاقی کــه قابل پیشبینی بود، فقط یک کلمه را به ذهن میرساند: سقوط.

در این گیر و دار متقاضیانی برای خرید امتیاز باشگاه ســپیدرود هم وجود داشتند. از شــهردار سابق رشــت تا چند نفر دیگر. معلوم نبود آنها تنزادهها و نوینهای دیگری هستند یا واقعا قصد ســرمایهگذاری دارند. خریداران سپیدرود در یک دهه اخیر همواره کســانی بودهاند که بدهیهای بزرگ به جا گذاشتند و هرگز نتوانستند ساختار حرفهای برای این باشگاه بسازند. مدیران غیرحرفهای از ســوی مالکان برای ارکان مختلف باشگاه همیشــه برای ســپیدرود انتخاب شدند و ناآشــنایی عمیقشــان با فوتبال و اقتصاد فوتبال نتیجهای جز بحران مدیریت نداشت.

در چنین حال و روزی پیشــقدم شدن علــی کریمی بــرای معرفی یــک متقاضی خرید امتیاز باعث شــد کــه اعتمادها جلب شــوند. هم اعتماد اداره کل ورزش و جوانان گیالن و هم اعتماد بازیکنان تیم. حضور علی کریمی همــراه مالک جدید پدیدآورنده این اعتماد بود. مالک جدید ســپیدرود هنوز به طور رسمی معرفی نشــده و پرداخت بیش از ۳ میلیــارد تومان از بدهیهای پیشــین شرط شــروع کار اســت. اداره کل ورزش و جوانــان گیالن و هیات فوتبــال گیالن که در واگذاریهای ســپیدرود در سالیان اخیر نقش ایفــا کردهاند، البته هرگز نتوانســتند تضمینهای الزم را از خریــداران بگیرند و هر کدام از مالکان مقطعی، دورهای داشتند و آمدند و رفتند و بدهیهای ســپیدرود را بیشتر و بیشتر کردند.

نام مالک جدید اما با نام علی کریمی گره خــورده و این ناخــودآگاه برای علی کریمی مسوولیتآور اســت. علی کریمی شاید مســوولیت حقوقی در قبال عملکرد مالک جدید نداشــته باشد اما همراهیاش بــا مالــک جدیــد او را نــزد بازیکنان و هواداران مســوول خواهد کرد. این ماجرا از دو منظر به یک مســاله تبدیل میشود. اول اینکه علی کریمی را بهعنوان سرمربی گرفتار مســائل مدیریت باشــگاه خواهد کــرد و دوم اینکه بدعهــدی مالک جدید خدشــهای به جایگاه علی کریمی در تیم وارد میکنــد. علی کریمــی البد به گروه جدید ســرمایهگذار در سپیدرود اطمینان دارد که خود را وارد این کارزار کرده است اما واقعیت این اســت که چالشهای مالی برای هر ســرمایهگذار خصوصی در فوتبال ایران پیش میآید و باورش چندان آســان نیســت که یک ســرمایهگذار در تیمی با ظرفیت فنی و اقتصادی سپیدرود در رشت هرگــز با بحران مواجه نشــود و همه چیز درست و دقیق پیش برود. اداره کل ورزش و جوانان گیالن و شــهاب مومنی که هر بار هنگام واگذاری ســپیدرود دوباره مالک این تیم میشوند، معلوم نیست اینبار با چه ساز و کاری ســپیدرود را واگذار کردهاند. دفعات پیش نیز در روزهــای واگذاری همه خبرها خــوب بود و همه پولها قــرار بود پرداخت شــود و دورنما هم روشن تصویر میشد اما کمی بعد هیچ چیز ســر جای خودش نبود. ایــن بار اما شــاید تجربههای تلخ پیشــین کمک کنــد و واگذاری ســپیدرود عاقالنه انجام شود، همان عقل و تدبیری که در تمام ســالهای اخیر نشــانی از آن را در فوتبال رشت ندیدهایم. اگر مالک جدید بتواند فضا و هوای سپیدرود را تغییر دهد و برای باشگاه یک ســاختار حرفهای بســازد و نظم مالی داشته باشــد، میتوان به آینده امیدوار شد و این از نخســتین تحــرکات مالک جدید و از نخستین انتخابهایش روشن خواهد شد.

سپیدرود به تشــکیالتی تازه با حضور چهرههایی خوشــفکر نیاز دارد، به کســانی کــه بتوانند ویرانــه به جا مانده را ســامان ببخشــند و از ســپیدرود نه یک باشــگاه، بلکه دســتکم یک تیم بســازند، تیمی که شباهتی به ساختارهای الزم برای حضور در لیگ برتر داشــته باشد. نخستین تصمیمات ســرمایهگذاران جدید در انتخاب پستهای کلیدی باشــگاه و البته چرخــش مالی در ابتدای کار و چگونگــی برخورد با قراردادها و بدهیهای پیشــین و تصویر رسانهای که از خود در آغاز راه میســازند، میتواند ما را به شناخت بیشتری از مالک جدید برساند.

ســپیدرود جانی برای یک بحران تازه نــدارد. اگر خیلــی زود به نظــم برنگردد و درســت مدیریت نشــود، همه چیــز برای بحرانهای بزرگتر در این تیم آماده اســت. از منظر دیگر اما سپیدرود برای مالک جدید یــک فرصت فوقالعاده اســت، چون با نظم مالی و ایجاد ساختار مدیریت میتواند خیلی زود ورق را برگرداند.

سپیدرود از یک راه طوالنی و پردرد به لیگ برتر رسیده، دههها را با عشق پشت سر گذاشته و مردانی برای زنده ماندنش جنگیدهاند. بازیکنان بسیاری با عشق برای این تیم دویدهاند، سالهای سال و با قلب بزرگ. آنها حاال مو سپید کردهاند و گوشهای نشستهاند به تماشا. بسیاری از آنها حتی دیگر یادشان هم زنده نمیشود. برای موسس این باشگاه شاید سالی یک بار تماشاگران پردهای بنویسند و یادش را زنده کنند.