نفس راحت آقای خاص روی لبه تیغ
منچستریونایتد سرانجام به بازیهای بدون برد متوالیاش پایان داد. این اتفاق با برد 3 بر 2 شــیاطین سرخ در اولدترافورد، مقابل نیوکاســل و در دیــداری رخ داد که آنها نیمه اولــش را 2 بر صفر باخته بودند. بازگشــت رؤیایی مــردان مورینیو در 20 دقیقه پایانی اما خطر اخراج را از بیخ گوش سرمربی پرتغالیشان دور کرد؛ حداقل برای دو هفته آینــده که بازیهــای لیگ برتر به خاطر برگزاری بازیهــای ملی تعطیل میشود. پیروزی دراماتیک منچستریونایتد این ســوال را برای خیلیها به وجود آورده اســت که آیا گلی که الکسیس سانچس در دقیقــه 90 بازی زد، مورینیو، مردی که در یکی دو هفته اخیــر با او اختالف نظر پیدا کرده بــود را نجات میدهد یــا نه؟ پیش از بــازی و حتی تــا آخریــن دقیقه بازی رســانههای زیادی آماده بودند تا تیتری با این مضمون که مورینیو به درهای خروجی اولدترافورد نزدیکتر و احتمال آمدن زیدان بیشتر شــد را منتشــر کنند اما سانچس مانــع از این کار شــد. خــب طبیعی هم بود. نیوکاســلی که پیش از این بازی، خط حملهاش جــزو ضعیفترین خطوط حمله لیگ برتر بود، توانسته بود دو بار در دقایق ابتدایی بــازی دروازه میزبان بزرگش را باز کند. این تیم حتی میتوانســت اختالف را بــه 4 گل افزایش دهد و بــا وضعیتی که بازی داشــت پیش میرفــت هر چیزی به نظر میرســید جز اینکه یونایتد بتواند به بازی برگردد چه برسد به آنکه برنده شود.
حتــی تــا االن، بــا وجــود اینکــه منچســتریونایتد بازگشــت دراماتیکش را کامل کرده و بازی باخته را برده اســت هم نظر خیلیها نسبت به مورینیو همان چیزی اســت که قبل از بازی داشــتند. به عقیده این گروه، منچســتریونایتد در جایگاهی از شــهرت و اعتبار نیســت که به بردن یک بازی خانگی بــا حداقل اختــالف آن هم در دقیقه 90 و با کلی دردســر خوشــحال باشد. منچســتریونایتد اگرچه بازی را برد و به ســه بازی بدون برد متوالیاش پایان داد امــا هنوز هم در جدول دهم اســت و تضمینی برای تداوم بردهایش وجود ندارد. نگرانکنندهتر از آن اما نمایشی بود که این تیــم در 45 دقیقه اول بازیاش مقابل تیم رافائل بنیتس به اجرا گذاشت، 45 دقیقهای که هیچ حرفی برای گفتن نداشت و کامال مقهور حریف بود و همه اینها در مسابقهای بــه نمایش درآمــد که به نظر میرســید منیونایتــد محکــوم به بردن آن اســت. نبود تعادل میان خطــوط تیم در دیداری کــه مروان فالینی به خــط حمالت اضافه میشد و اســترس از دست دادن امتیازاتی دیگــر، کار خــودش را کرده بــود و هیچ نشانهای از نظم و ریتم و منطق در سیستم بازی شیاطین ســرخ دیده نمیشد اما در روزی که تاکتیکهای مورینیو نتوانســت نجاتبخش او باشــد، ستارههای او به لطف مهارتهای فردیشان توانستند او را برای دو هفته دیگر نجات دهند.
مورینیــو پیــش از بازی گفتــه بود: «گاهی اوقات همه چیز در کنترل و اختیار ســرمربی نیســت.» قطعا او از این حرفش منظور داشت و مهمترین نکتهاش هم این بود که میخواســت روشن کند هیچ کس در تیــم او به بازیکنــان نمیگوید ضعیف یا آنقدر متزلزل بازی کنند که نیوکاســل جرأت کند دو گل پیش بیفتد.
پس برای این بازگشت تحسینبرانگیز هم کســی جــز بازیکنــان او را نمیتوان تشــویق کرد. شنبه شــب در اولدترافورد شــبی هیجانانگیز بود، اما شــیوهای که ایــن هیجان رقــم خورد به لطــف وجود یک برنامه یا تاکتیکی واقعی برای کســب نتیجه نبود بلکــه در نتیجه حرفهایگری و انگیــزه بازیکنانی بود که نمیخواســتند غرور و اعتبارشان بیش از این لطمه بخورد و تیمی که برایش بــازی میکنند بیش از پیش تحقیر شــود. این شــب هیجانانگیز را هم همچنین میتــوان به لطف حمایت تحســینبرانگیز هوادارانی دانســت که در بدترین شرایط هم دست از تشویق تیمشان برنداشــتند. پس با این شرایط سخت است تصــور اینکه پیــروزی منیونایتــد مقابل نیوکاســل دلیلی در خــور اعتنا به مدیران باشــگاه داده باشــد که آنها را از صالحیت مورینیو برای ادامه دادن به کارش تا پایان فصل مطمئن کرده باشد. نقش مورینیو اگرچــه در پیروزی منچســتریونایتد مقابل نیوکاســل، نقــش تکنیک فردی در قیاس با تاکتیک پررنگتر جلوه میکرد اما برخی تصمیمات مورینیو هم بیتأثیر نبود بخصوص تعویضهای او و برخی تغییراتی که در پســت بازیکنانش ایجاد کرد. تغییر نقش مارکوس رشــفورد به یک بازیســاز پشــت مهاجــم (شــماره )10 خیلی زود میتوانســت اختالف دو تیم را به یک گل کاهــش دهد. اوضاع بــا ورود خوان ماتا به جــای اریک بایی در دقیقــه 91، بهتر هم شــد، تعویضی که شاید سریعترین تعویض تاکتیکی کل دوران مربیگری مورینیو بوده باشــد. در ابتدا به نظر میرســید این یک اشتباه بزرگ از جانب آقای خاص باشد اما ماتا در نهایت در همان پســتی که همیشه از بازی در آن لذت برده اســت، گلی را از روی یک ضربه ایستگاهی زد که منیونایتد را بــه بازی برگرداند و از آن به بعد فشــار روی میزبان کمتر شد. ورود فالینی به جای اســکات مکتومیناری در ابتدای نیمه دوم اوضاع را بهتر کرد و او میتوانست گل دوم تیمــش را به نام خودش ثبت کند، هرچند خیلی طول نکشــید که این اتفاق توســط آنتونی مارسیال رقم خورد. آخرین تعویض طالیی مورینیو هم الکســیس سانچس بود کــه در دقیقه 67 جای رشــفورد را گرفت و زننده گلی بود کــه در دقیقه آخر بازی، اولدترافورد را منفجر کرد. سانچس گلی زد که نه تنها خودش بلکه شــاید مورینیو هم در هیچ مقطع دیگری از حرفهشان اینقدر به آن نیاز نداشتند.
در نهایــت منچســتریونایتد بــرد و مورینیو نفس راحتی کشــید هرچند حاال او با یک ســوال دیگر مواجه اســت: اینکه وقتــی تیم او ظرفیت ارائه چنین بازیهای چشــمنوازی را دارد و این قــدرت را دارد تــا میهمانی قلــدر را به خــاک بیندازد، چرا از ابتدای بازی چنیــن کاری را انجام نمیدهــد و در واقع چرا مورینیو به تیمش اجازه نمیدهد چنین کاری را انجام دهد؟ «حمله، حمله، حمله» شــعار این روزهای هــواداران منچســتریونایتد در اولدترافورد است اما مورینیو شاید تا شنبه شب آنطور که باید به آن بها نمیداد. شاید اگر مورینیو به این نتیجه برسد که هجومی بازی کردن مقابل رقبای ضعیفتر بهتر از محافظهکاری بــرای او نتیجه مــیآورد، بتوانــد بیش از تعویضهای تأثیرگذار برای خودش اعتبار و محبوبیت کسب کند.
«حمله، حمله، حمله» شعار این روزهای هواداران منچستریونایتد در اولدترافورد است اما مورینیو شاید تا شنبه شب آنطور که باید به آن بها نمیداد. شاید اگر مورینیو به این نتیجه برسد که هجومی بازی کردن مقابل رقبای ضعیفتر بهتر از محافظهکاری برای او نتیجه میآورد، بتواند بیش از تعویضهای تأثیرگذار برای خودش اعتبار و محبوبیت کسب کند.