مسلمان و احمدزاده؛ چقدر حیف شد!
اگر حضور ذهن داشــته باشــید آن زمان که در وزارت ورزش و جوانان برای انتخاب سرمربی پرسپولیس جلساتی برگزار میشد، من بنا به حضورم در هیات مدیره در آن جلســات شــرکت میکردم و از میان مربیانی که آن زمان برای پست سرمربیگری پرسپولیس مطرح بودند، من یکی از کســانی بودم که در جلسات روی برانکــو نظر مثبت داشــتم و از ورود او به تیم استقبال میکردم اما همانطور که میدانید درشروع کار برانکو بســیار ضعیف عمل کرد و در 8 بازی ابتدایی نتایج بسیار ضعیفی حاصل شــد. اما اعتقادم بر این بود که وقتی شما یک مربی را بر مسند کار میآورید باید به او اعتماد کنید و اگر بخواهیــد تغییری ایجاد کنید باید متحمل هزینههای بسیار زیادی شوید و اعضای هیات مدیره وقت بنابر نقشــی که آن زمان در پرســپولیس داشــتند باید همه جوانب را لحاظ میکردند که همان حمایت ما از کادر فنی باعث شــد تغییرات در نتایج حاصل شود و یا به عبارتی ورق در نیم فصل دوم به سود تیم ما برگشت و نتایج خوب کم کم از راه رسید.
پرسپولیس با چه کسانی اوج گرفت؟
البته نمیتوان از نقش بازیکنان خوبی مثل محسن مسلمان در آن مقطع گذشــت. او با ورودش به زمین توانست تاثیرات مثبتی را در تیم بگذارد و شاید حتی باید بپذیریم که موتور تیم را او روشن کرد و سپس آن اتفاق باور نکردنی، یعنی از دست رفتن هادی نوروزی هم موجب این شد انگیزه بچهها برای رسیدن به موفقیت بیشتر شود و شاید از همان زمان روزهای خوب پرسپولیس آغازشد.
برخورد با ستارهها در تیم برانکو
درباره برخورد با ستارههای پرسپولیس دو بحث به وجود میآید، یکی اینکه من ســال قبل خودم در سمت مربیگری تیم بودم و باید بگویم در آن مقطع نیز تنش و مشکالت وجود داشت اما به دلیل اینکه من تمام عمر مفید فوتبالم را در این باشگاه سپری کردم، احساس راحتی و صمیمیت و نزدیکی بیشتری در تیم حس میشد، چرا که ســعی میکردیم مشکالت را در خود باشگاه رفع و رجوع کنیم ومسألهای تا حد ممکن به بیرون از تیم درز پیدا نکند اما در هر صورت هر کســی استایل خودش را دارد، بطوری که بعضی از مربیان تصمیم بر این دارند که در همان برخورد اول قطع همکاری کنند و تعدادی از مربیان دیگر هم وجود دارند که سعی میکنند این نوع مسائل را بیشتر مدیریت کنند. من چون در آن زمان حضور نداشتم نمیتوانم قضاوت کنم که برانکو تا چه حد به سمت مدیریت این جریان قدم گذاشــت ولی از نظر من آخرین مرحله، قطع همکاری محسوب میشود نه نخستین مرحله. در مورد این بچهها فقط امیدوارم این آخرین مرحله بحث مدیریت باشــد که منجر به قطع همکاری شد. از نظر من محسن مسلمان و فرشــاد احمدزاده اگر درترکیب تیم حضور داشــتند، مطمئنا قهرمانی دور از دسترس نبود و چقدر حیف شد که این دو بازیکن وارد چنین فضایی شدند. این نکته را هم باید بگویم که این گونه مشکالت قبل از کادر فنی به کادر مدیریتی مربوط میشــود و متاسفانه مدیریت وقت در رفع این حاشیهها درست و اصولی عمل نکرد و در نتیجه به ضرر دو طرف تمام شد.
فاجعه طارمی
در مورد مسأله مهدی طارمی که من در طول عمرم واقعا چنین چیزی ندیدم، البته در گذشــته یکسری مسائل و معضالت مدیریتی پیش میآمد، مثــل عدم پرداخت جریمههــا و قراردادها و خیلی از مواردی که هر چه بود فوتبالی بود اما تا به حال هیچ وقت به دروغگویی متهم نشــده بودیم و این اتفاق واقعا در نوع خودش بینظیر بود و میتوان آن را به فاجعه تشبیه کرد. به نظرم فاجعه به قدری بزرگ و ناراحتکننده اســت که هم دخالت وزارت ورزش و هم سازمانهای ذیربط را میطلبد.