مستندات، گمشده بزرگ جدلها

اتهاماتی که محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتورسازی درباره فساد و تبانی در فوتبال مطرح کرده، اتهامات بزرگ و اعجابآوری است اما در فوتبال ایران بارها چنین اتهاماتی به ســادگی مطرح شده و بعد فراموش شــدهاند. مالک باشگاه تراکتورسازی که همزمان مالکیت باشــگاه ماشینســازی را نیز در یک لیــگ برعهده دارد، گفته: «آهای آقای تاج! آهای آقای وزیر ورزش! پیاده شــوید با هم برویم! شــما نمیتوانید تنهایی بروید. شما نماینده این مردم هستید. شما نماینده تمام تیمها هستید. نماینده تیمهای خاص نیســتید. من یک بار خدمت شــما عرض کرده بودم که این بساط را اصالح کنید. ما هزینه نمیکنیم که شما از هزینههای ما سوءاستفاده کنید و به نفع دو سه تیم خاص تمام بازیها را در بیاورید! اگر میخواهند محروم یا محکومم کنند، من آمادهام. هر کاری دلشــان میخواهد با من بکنند، مشکلی ندارم. ولی در این فوتبال ما هزینه نمیکنیم که برخی سودشان را ببرند.»

اما این حرفها تازه نیســت. برگردیم به سال ۵9. علی دایی، سرمربی نفت تهران و میگوئل تکیســیرا، دســتیار قلعهنویی در تراکتورســازی تبریز در دو گفت و گو با خبرنگاران تشــکیالت فوتبال ایران را به اعمال نظر به ســود یــک تیم لیگ برتری (پرســپولیس) متهم کردند. دایی حتی گفته بود که میخواستند استقالل را قهرمان جام حذفی کننــد. مربی وقت تراکتور حرفهایش را بعد از قضاوت بد وحید کاظمی و اخــراج کاپیتان این تیم به زبان آورد و علی دایی هم که از داوریها و تصمیمات و البته تنبیه انضباطی خود راضی نبود در نشســت مطبوعاتی پیش از بازی با استقالل خوزستان اعتراض خود را با صدای بلند به گوش فدراسیون رساند. بعد از مصاحبههای دایی و تکیسیرا، سازمان لیگ برتر مدارک اظهارات این دو را به رییس کمیته اخالق ارســال کرد تا این دو مربــی مدارک خود را برای اثبات ادعایشــان به کمیته اخالق تحویل بدهند.

علی دایی در مصاحبهاش گفته بود: «خیلیها میخواستند پرسپولیس را در لیگ قهرمان کنند و استقالل را در جام حذفی اما همه نقشههای آنها به هم خورد. اگر نگاه کنید در بازیهای اخیر اشــتباهات داوری همیشه به ضرر ما بوده. بیدلیل به ضرر ما خطا و پنالتی میگیرند و پنالتیهایی که باید به نفع ما گرفته شــود، گرفته نمیشود. در بازی با اســتقالل یک جور اشتباه شد و در بازی ما در اصفهان مقابل سپاهان هم طور دیگر. من بازی اســتقالل خوزســتان با سپاهان را تماشــا میکردم و دیدم که پورموسوی تا محوطه جریمه داخل زمین شد، حاال من میخواهم این سوال را مطرح کنم که آیا محرومیتی که برای من اعمال شــد عادالنه بوده یا خیر. نمیدانم کمیته داوران با چه فکر و تدبیری یک کمک داور خوزستانی را برای بازی ما مقابل استقالل خوزستان میگذارد که بعد با اشاره رسانهها آن را تغییر میدهد.»

میگوئل تکیســیرا نیز در نشست خبری بعد از بازی با ماشینسازی انتقادات تندی را بــه زبان آورده بود: «نمیتوانم زیاد راجع به بــازی صحبت کنم. تیم ما خوب بود اما اشــتباهات زیادی هم داشت. امروز همه حقایق مشخص شــد و وقتی یکی از اشخاص بزرگ فدراسیون تصمیم میگیرد که جام را به یک تیم بدهند، در آوردن بازی برایمان ســخت شــد و امروز فهمیدیم که همه چیز از قبل برنامهریزی شــده بود. داور بازی از ابتدای مســابقه بازیکنان ما را که از قبل کارت زرد داشــتند، هــدف گرفته بود و روی اعصاب آنها کار میکرد. تماشــاگران ســایر تیمها نیز بیاخالقی میکنند، ولی نمیدانم چرا فقط تماشــاگران ما را محروم میکنند؟ به من گفتهاند که دســتهای پشت پرده نمیگذارند تراکتور نتیجه بگیرد و خیلی سخت است که به قهرمانی برسیم.»

علی دایی به یک نقشــه و تبانی اشاره کرده بود، به اینکه میخواستند استقالل و پرسپولیس را قهرمان کنند. او اشتباهات داوری را در راستای همین خواست و همین تبانی میدید و محرومیتهای انضباطیاش را نیز در همین راســتا. چینش داوری را نیز زیر ســوال میبرد و مجموعه اینها یعنی یک تبانی بزرگ و دســت بردن در نتایج بازیها. در فدراسیون فوتبال واکنش به این حرفها چه بود؟ اگر علی دایی مطلع بود که میخواســتند پرسپولیس قهرمان لیگ و اســتقالل قهرمان جام حذفی شود، چرا فدراســیون فوتبال با بررسی صحت چنین ادعای بزرگی وارد یک پرونده بزرگ تبانی نشد؟ اگر حرفهای دایی بیراه بود و چنین خواست و چنین تبانی بزرگی در کار نبود، چرا علی دایی آن حرفها را زد و هیچ اتفاقی رخ نداد؟ درباره مربی وقت تراکتورسازی که ادعاهای مشابهی در سال ۵9 داشت، چنین پرسشهایی مصداق داشت.

اما حاال ۲ ســال بعد، مالک باشگاه تراکتورسازی حرفهایی از همین دست را به زبان آورده اســت. بازهم این حرفها فراموش خواهند شد؟ بازهم معلوم نمیشود که آیا چنین تبانی بزرگی در جریان اســت یا تمام این حرفها برای دریافت فرصتهای تازه و اثر گذاشــتن روی داوریهاست؟ هیچکس نمیداند. اینبار هم منتظر میمانیم. آیا مستندات گمشدهای در این بحثها و جدلها نیست؟