سیبیکههزارچرخمیخورد

ارزشگــذاری روی علــی کریمــی ســختترین کار اســت، زیــرا او بهقدری مصدوم، حاشیهنشــین و ناالن میشــود و از مســابقات دور میماند کــه نمیتوانید حتــی در رقابت با ســایر هافبکهایی که بهوضوح از او کمتکنیکتر هستند، رجحان را بــه وی بدهید. کســی نمیدانــد چرا با شــدت گرفتن آســیبدیدگیهای مزمن علــی کریمی هــم ســپاهان وی را حفظ کرد و هــم دیناموزاگــرب او را به خدمت گرفت، اما این مســاله مشــخص است که در زمــان جــذب وی به اســتقالل یعنی شــروع لیگ هجدهم تســتهای پزشکی بــر روی وی بهگونهای صــورت نگرفت که کجیها و ایرادات فیزیکیاش عیان شــود. بهواقع اگر حرفهای دکتر نوروزی پزشک ارشــد آبیها را مبنا بگذاریم، کریمی مثل مرتضــی آقاخان و میثم تیمــوری اصال از فیلتر آزمایش پزشــکی که الزمه جذب هر بازیکنی در ســطح جهان است، عبور داده نشد و اســتقالل تازه پس از استخدام آنها فهمید چه کاله ناجوری سرش رفته است.

ارقامینازل

شکل خوشــبینانهتر موضوع این است که بگوییــم کریمی در بدو عقــد قرارداد با اســتقالل و بهواقع در زمــان جدایی از ســپاهان یک مصدومیت بــزرگ را با خود حمل نمیکــرد و از این بابت میتوان او را باصراحت و قاطعیــت از آقاخان و تیموری کــه چنــان مصدومیتهایــی را در بطن خود داشــتند و هنوز هم به داد اســتقالل نرسیدهاند، تفکیک کرد.

اما مشکل دیرپا و تقریبا همیشگی این هافبک خالق 52ســاله زاده شهر ایذه این اســت که معموال یک مصدومیت مزمن و کهنــه را با خود حمل میکند و به تبع آن آسیبپذیر و همیشــه مهیای مصدومیتی تازه و تشدید مشــکالت قبلی خود در این زمینه است.

فوتبال ایــران وقتی او را بهدرســتی شــناخت و بــه ارزشهایش پــی برد که ابتدا در تیم جوانان و ســپس بزرگســاالن سپاهان درخشید. حاصل حضور سالهای 2012 تــا 2016 وی در جمع طالییهای اصفهان، انجــام 80 بازی و زدن 5 گل بود که شــاید رقم گلزنی چشمگیری نباشد اما برای بازیکنی که ابتدا به ســازندگی و خلق فرصتهای گلزنی میاندیشــد، این میزان گلزنی کم نیســت و کار اصلی او اصوال کار دیگری است. او پس از کوچش به کرواسی در تیــم دوم دیناموزاگرب و ســپس تیم اول این باشــگاه بیشــتر از 12 بازی انجام نــداد که برای مدتزمان بیــش از 14 ماه ارقام نازلی اســت و با اینکه در بازگشت به اصفهان و ســپس کوچ به تهران 20 بازی برای سپاهان و 17 بازی برای آبیها انجام داده اما اســتمرار موج مصدومیتهای وی بسیاری را از او ناامید کرده است.

جامجهانیازدسترفته

اگر این آسیبها در کار نبود، کارلوس کیروش مصمم بــود وی را به جام جهانی 2018 در روســیه ببرد ولی عود دردهای قدیمی کریمــی در آســتانه انتخابهای نهایی کیروش یکی از بهترین دستاوردهای بالقوه کریمی را از او گرفت و سبب شد وی میدانی را نبیند که در صورت بهرهمندی از ســالمتی و حضور در آن طبعا رشد بزرگ تازهای را در کار خود تجربه میکرد.

اووتانکشدن؟!

کریمــی البته در ایــن فصل کم برای استقالل بازی نکرده و گل نزدنش عارضهای مهم برای وی در لیگ هجدهم نبوده، اما از یکســو برخی مسابقات او در ترکیب ثابت نبوده و 90 دقیقه به درازا نکشــیده است و از جانب دیگر پــس از هر بازی خوب و در پی یکی، دو نمایش موثر بارقه و گوشهای از مصدومیتهای مزمن قبلی به سراغ او آمده و یکبار دیگر آسمان زندگی وی را ابری و حضورهایش را محدود کرده است.

اســتقاللیها وی را با این نیت جذب کردند که برای آنان یک امید ابراهیمی تازه باشد که 9 ماهی است به قطر کوچ کرده و در لیگ آنجا به میدان میآید، ولی کریمی هم به ســبب مدل و سبک بازیاش و هم مصدومیتهای کوچک و بزرگ دائمیاش هر چیــزی برای آنها بوده اال یک ابراهیمی که مــدل بازیاش فاقــد ظرافتهای فنی کریمــی اما برخــالف وی شــبیه به یک تانک جنگی اســت کــه از هیچ برخوردی نمیهراسد.

یک«مشابه»واقعیتر

کریمی به سبب مهارتش در بازیسازی و البته شکنندگی فیزیکی خود اگر بازیکنی را به یاد آورد، آن نفر بیشتر مجتبی جباری اســت؛ مــردی کــه البته طول و شــکل مصدومیتها و میزان غیبتهای ناشــی از آن برای او بسیار بیشــتر از چیزی بود که شامل حال کریمی شده ولی مدل و الگوی کاری هر دو آنها یکی اســت؛ هافبکهایی که بازی را مدیریت و هر فصلی از مســابقه را بر اساس مناســبتها و نیازها مهندسی و طراحی صحنه میکننــد و پاسهای در عمقشــان کارساز و دید و نوع انتخابشان در ارســال توپهــای کارگشــا اســباب امیدواری و گاهــی حتی یک «تقه» و یک پاس تودرشان سازنده یک پیروزی است.

حاالکهپاتوسیآمدهاست

در عین حال زندگی اینگونه بازیگران فانتزیبــاز، شــکننده و آســیبپذیر و فرجامشان مثل سکه یا سیبی است که به هوا پرت کنید و در بازگشت نهفقط 001بار که گاهی هزاربار چرخ میخورد تا سرانجام به زمین بنشیند و نقش سرنوشت را ترسیم کند؛ نقشی که گاهی بهجای خوش بودن، تلخ و بدفرجام است.

درست است که مدل و نوع بازی ایاندا پاتوســی تازهوارد با کریمی بسیار متفاوت اســت اما اگر او در دیدارهــای بعدیاش نیز همانــی جلوه کند که در دو بازی اخیر نشان داده، دیری نمیپاید که استقاللیها فراموش کنند کریمی را برای چه آوردهاند و قرار بوده او چه چیزهایی را نصیبشــان کند زیرا در قالب پاتوســی و البته فرشید اســماعیلی به متاعی بهتر از وی دستیابی پیدا کردهاند.

علی دایی که در حال حاضر ســرمربی تیم فوتبال ســایپا است، در روزهای گذشــته از نحوه اداره این باشگاه انتقاد کرده است. در دیــدار امروز طرفیــن صحبتهای یکدیگــر را گوش کردند و قرار بر بهبود شــرایط گذاشــته شــد. این در حالی است که صحبتهای دایی، انتقادهای زیادی از ســوی کارکنان باشــگاه و شــرکت ســایپا و همچنین رســانهها را در پی داشته است.

محمد دانشگر در دیدار استقالل و ذوبآهن برابر مربی پیشین خود، علیرضا منصوریان قرار گرفت که در نفت تهران تجربه همکاری با یکدیگر را داشتند. دانشگر این دیدار را با خوش و بش با منصوریان آغاز کرد و با شروع نیمه دوم تیر خالص را به استاد خود زد تا آبیها از بابت کسب برد، مطمئن شوند.

دانشــگر قصد داشــت به مناســبت روز مــادر گلش را به مــادرش تقدیم کند امــا تا قصــد کــرد جلــوی دوربینهــای تلویزیونی بــرود، روزبه چشــمی روی شــانههای او پرید و اجازه نداد شــادی گلش تکمیل شــود.

این تصویری از نیمکت خندان استقالل در بازی با ذوبآهن است که البتهاینلبخندها،نشانهرضایتهمهاینبازیکناننیمکتنشیننیست!