Iran Varzeshi

من فراتر از قانونم!

- وصال روحاني ‪Vesal Rohani‬

اتفاقی که اخیرا در یکی از بزرگراههای تهران برای فرهاد مجیدی روی داد، نشانگر این باور نادرست اســت که برخی نامداران خود را فراتــر از قانون میداننــد. کاپیتان سابق اســتقالل و عضو فعلی کادر فنی این تیــم به صرف اینکــه مشــهور و پرطرفدار اســت، نمیتواند توقع برخوردی متفاوت با خود از مبادی و کانالهایی داشــته باشد که کارشان اجرای قانون است. شاید یک مأمور راهنمایی و رانندگی یک گردش به راســت را که پیشتر بدون چــراغ قرمز و تحت هر شرایطی قانونی بود و بعدا غیر قانونی شد، به سبب شهرت و اعتبار یک هنرمند و ورزشکار نادیده بینگارد اما ســرعت بیش از حد مجاز حتی در تاریکیها و در دل شبهای تهران و اتوبانهای کم مسافر به سبب در بر داشتن احتمال تصادف و مرگ چیزی است که باید همیشه مهار و تذکرات الزم به فرد مجری آن داده شود. اینکه یک مربی، تازه از شهرستان بازگشــته و در رجعت به خانــه عجله دارد توجیهی بر عبور از مرزهای ســرعت نیست و توضیحخواهـ­ـی مأمور قانون و حتی تبعات آن کار بایســتهای است و مجیدی به صرف «مجیدی» بودن از این پروسه مبرا نیست و اگر جز این میپندارد مشــکل از او است و نه از مأمورانی که شــب و صبح برای حفظ قوانیــن ســالمتزا در خیابانها دســت به مراقبت میزنند.

پاپاراتزی در کار نبود! فده ریکــو فلینــی افســانهای و یکی از پیشروان ســبک نئورئالیسم در سینمای ایتالیا در یکــی از مشــهورتری­ن فیلمهــای خود نام پاپاراتــز­ی را بر عکاســی بیش از حد جســور و مزاحمی گذاشــت که در تعقیــب نامداران و گرفتــن عکسهــای افشــاگران­ه از آنهــا ید طوالیــی داشــت و از آن پس هر ورزشــکار و هنرمنــد سرشناســی در زمــان تهاجمش به همین طیف آن را کوشــش خــود برای رهایی از دســت پاپاراتزیه­ا نامیده اســت. مجیدی در آن شــب خاص حتی چنــان مزاحمانی هم نداشــته و در اتوبانی بیحــد و حصر و دور از دخالت خبرنــگارا­ن بیمهار میتاخته و بدیهی اســت که بعد از عبور از سرعت مجاز موظف به پاسخگویی شده باشــد. مجیدی سابقه سالها زندگی در خارج و بارها سفر به سایر کشورها را دارد و در نتیجه نیک میداند که در هر کشوری قوانین بازدارندها­ی برای تخلفات رانندگی وجود دارد و هیچ کس در ســایه نام مشهورش از آنها بری و عاری نیست. رفتار او میتواند نوعی ارائه طریق به همگنان او و بخصوص افرادی باشــد کــه برخالف مجیدی ریگــی در کفش دارند و در اتوبانها با ســرعت جت بــه پیش میروند تا زودتــر به مقصود منفی خود برســند و این طبعا خالف هر چیزی اســت که خود مجیدی و همه ورزشکاران و هنرمندان سالم کشورمان میخواهند.

از برد و باخت تا مرگ و میر فوتبال در نهایت یک بازی ســاده و برد و باخت در آن فراموش شــدنی است اما آنچه بر جای میماند و از یاد نرفتنی اســت تلفات بعد از تصادفات رانندگی و صدها حادثه ســوء دیگر اســت. مگر در همین تیم مجیدی یک بچه 18 ساله کم تجربه (مهدی قائدی) بیش از یک ســال درگیر پروندهای از همین دست و رانندگی خارج از قاعده نیســت؟ آیا عجیب نیست که یکی از مظاهر آبیها با سنی فراتر از 40 سال به همان «کودک فکری»هایی دست میزند که یک جــوان ناپخته دیگر در همان تیم به آن دچار و اسیر تبعات عظیم آن شده است؟!

نمونههای خارجی حتی نمونههــای فرنگی ماجــرای اخیر مجیدی هشــدار جدی به او است تا بفهمد به ســتارههای معروفتر از او در خــارج نیز هیچ ارفــاق و رحمی پس از عبــور از رمزهای مجاز در هنگام رانندگی نکردهاند. هفتهای نیست که در آن چندین و چند به اصطالح ســلبریتی در جادههای اروپا و آمریکا به دلیل ســرعتهای خطرآفریــن غیرمجاز متوقــف و اعمال قانون نشوند و در آنجا اصال این توهم وجود ندارد که چون معروفی حق انجام هر کاری را داری زیرا انسان نه یک زندگی فردی بلکه زیست گروهی را تعقیــب و اجرا میکند و هر لغزش او نه فقط جان خودش بلکه زندگی دیگران را هم به خطر میاندازد. حتی اگر به ستارههای خارجی که در این زمینه بارهــا دادگاهی و محاکمه و زندانی شــدهاند کاری نداشته باشــیم و آنها را مثال و نمونه خود قرار ندهیم، قواعد انسانی کشورمان یک نوع نهیــب دائمی را به همه ما برای حفظ سالمتی خانوادگیما­ن و ایمنی جان سایر افراد و خانوادهها میزند و نشــنیدن آن و پا فشردن افراطی روی پدالهای گاز به هر بهانه و وسیله و مستمســکی، شــرط عقل و طریق انصاف و عدالت نیســت، حتی اگر فرد انجام دهنده این مهم فرهاد مجیدی باشد که ذاتا انسانی سالم و تباهی ستیز است.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran