آقای استراماچونی، شما باید ادعایت را ثابت کنی
اتهامزنی بیسابقه به باشگاه استقالل
از زمانی که علی فتحاهللزاده مأموریت افشــای درخواستهای استراماچونی که توســط مدیربرنامهاش ارسال شده بود را به عهده گرفت (مأموریتی که فتحی و دیگر اعضای هیأت مدیره باید به انجام میرساندند، نه عضو جدید هیأت مدیره) واکنشهایی از ســوی استراماچونی در رسانهها دست به دست شد که تمام آن درخواستهایی که از سوی پاستورلو به باشگاه استقالل منتقل گردیده بود را نقض میکرد.
تصویر ســیاههای که بند به بند نشــان میداد پاستورلو (وکیل استراماچونی) چه خواســتههایی از باشگاه استقالل دارد، در رسانه رسمی باشگاه استقالل نیز قرار گرفت تا همه آنهایی که ماجرای او با این باشگاه را دنبال میکنند در جریان اسناد موجود قرار بگیرند اما شگفتا که استراماچونی این ایمیل را هم تکذیب کرد و حتی مدعی شد باشگاه اســتقالل در این راستا دروغ میگوید تا سرگیجه عمیقی فضای فوتبال ایران را فرا بگیرد!
بدون شــک باشگاه استقالل در رســاندن موقعیت خود با سرمربیاش به وضع کنونی مقصر اســت و مدیرانی که نتوانســتند به موقع به تعهدات خود در قبال این مربی عمل کنند تا کار به قهر (بخوانید گروکشی) بکشد، باید پاسخگوی رفتار خود باشند اما نباید این مهم را هم نادیده بگیریم که باشگاه استقالل به هر شکل ممکن در نهایــت حقوق این مربی را از طریق ســفارت ایــران در ایتالیا پرداخت کرد که استراماچونی نیز بعد از اخذ مبالغ درخواستی که از 50 درصد هم بیشتر بود! آن را تأیید و اعالم کرد بهزودی راهی تهران خواهد شــد. حتی رسانههای نزدیک به این مربی و حامیان چشمبســتهاش خبر از بازگشت او در ابتدای هفته جاری داده بودند اما استراماچونی هرگز برنگشت چون اساسا قصد بازگشت نداشت!
سرمربی سابق استقالل بعد از افشــای درخواستهای خود در حالی دستخط وکیلش را تکذیب و باشــگاه اســتقالل را متهم به دروغگویی میکند که هیچ عقل ســلیمی باور ندارد که باشــگاه اســتقالل در اقدامی مشــمئزکننده ایمیل ارسالی پاســتورلو را دســتکاری کرده و در اختیار رســانهها قرار داده باشد. این ادعا هرگز قابل باور نیست.
اتهام اســتراماچونی به باشگاه استقالل نشأت گرفته از همین افشاگری درست است و شاید ســرمربی اســتقالل هرگز تصور نمیکرد مکاتبات خصوصی وکیلش با خلیلزاده، سرپرســت مدیرعاملی استقالل اینطور رســانهای شود که در نهایت تصمیم به تکذیب آن گرفت تا تصویری که از خود میان هواداران اســتقالل ساخته را همچنان حفظ کند.
اســتراماچونی اما برای حفظ جایگاهش میان هواداران اســتقالل، اتهامزنی را انتخاب کرد که راه درستی نبود چرا که هرگز قابل باور نیست که باشگاه استقالل با این قدمت و اصالت ایمیلی ساختگی با حجم عظیمی از درخواستها را خود بسازد و بپروراند و به نام پاستورلو منتشر کند. استقالل در کدام برهه از تاریخ 70 ساله خود چنین کرده که حاال کرده باشــد؟ آیا استراماچونی مفهوم حرفهای خود را میداند یا بازهم اسیر احساسات و تصمیمهای ناشیانه شده است؟
باشــگاه اســتقالل گرچه در بخش مالی همواره با نقصهایی مواجه اســت و پروندههایی دارد اما پذیرش جعل از ســوی عوامل این باشــگاه هرگز قابل پذیرش نیست و ادعایی که استراماچونی در دروغگو خطاب دادن این باشگاه مطرح کرد، در حقیقت توهین به تمام ارکان این باشــگاه بود و نه فقط علی فتحاهللزاده که مأمور افشای آن ایمیل شد.
باید پذیرفت که اســتراماچونی و مدیربرنامههایش تعمدا دو موضع متفاوت را پیش گرفتهاند تا ذهن اهالی فوتبال ایران را دچار ســردرگمی کنند و هیچکس به درستی تشخیص ندهد که مقصر این ماجرا کیست؛ یک بازی ساده اما کامال پیچیده و از قبل طراحی شده!
پاســتورلو بعد از واریز پول استراماچونی با ارســال ایمیلی موضعی خصمانه و کامال حقوقی و بدون انعطافپذیری اتخاذ کرد و اســتراماچونی در وادی دیگری با ادبیات نرم و البته پوپولیســتی در اینســتاگرامش ظاهر شد! آیا قابل پذیرش است که اســتراماچونی از محتوای ایمیلی که وکیلش ارسال کرده اطالع نداشته باشد و پاستورلو نداند که قرار است آقای ســرمربی در صفحه شخصیاش از چه واژههایی استفاده کند؟
به هرحال این ماجرا آنقدرها هم پیچیده و جنایی نبود. پاســتورلو ایمیلی ارسال و خواستههایی مطرح کرد که باشگاه استقالل با آن مخالف است. استراماچونی هم به تمام آن خواستههای مالیاش رسید (نزدیک به 500 هزار دالر دستمزد گرفت) و حاال به راحتی میتواند به پیشنهادهای جدید فکر کند. استقالل هم بیسرمربی نمیماند.