Iran Varzeshi

اسارت در بازی «دو سر باخت»

موقعیت پیچیده استقالل در ماجرای استراماچون­ی

- یادداشت علی مغانی

فضای هواداری در اطراف باشــگاه استقالل در این روزها چنان آکنده از خشم و فریاد زدن با چشمهای بسته شده که راه را برای گفت و گوی منطقی میبندد.

در حال حاضر وضعیتی به وجود آمده که کســی جرأت نمیکند بگوید «باالی چشــم اســتراماچ­ونی ابروســت» و حتی اگر کســی دل به دریا بزند و با دالیل مســتدل بگوید چــرا بعد از بیانیه یازدهبندی این مربی ایتالیایی و اســتوری هوشــمندان­هاش، دیگر نباید از پروژه بازگشــت استراماچون­ی حمایت کرد، قطعا با پاتک سنگین رسانههای هواداری روبهرو خواهد شد.

مضاف بر آن، متأســفانه در پرونده پیچیده استراماچون­ی چنــان فضای دوقطبــی به وجود آمده که انگار هرکســی به اســتراماچ­ونی نقد و انتقادی داشــته باشــد، حتما مزدبگیر مدیران باشگاه استقالل است و یا «بدخواه» آبیهاست.

با این همه، اگر استقالل شروط غیرمنطقی استراماچون­ی را بپذیرد به خفتبارترین قرارداد تاریخ فوتبال ایران تن داده است.

به تعبیر دیگر، باشــگاه استقالل با پذیرش احتمالی این شــروط، باب تــازهای در «موضع ضعف قــرار گرفتن» را باز خواهد کرد که پیش از این بیسابقه بوده.

کاری بــه عبارت مســتعمل و کلیشــهای «هیچکس از باشــگاه بزرگتر نیست» و «اســتراماچ­ونی از استقالل بزرگتر نیست» ندارم. مسأله بزرگی و کوچکی نیست، مسأله پایبندی یا عدم پایبندی به اصول اخالقی و حرفهای است. مسأله حفظ شــأن و شخصیت یک باشگاه پرسابقه است که دو بار قهرمان آسیا شده.

از منظــری دیگــر، مدیران اســتقالل اگر این شــروط غیرحرفهای و بعضا کم اهمیت (مثل چانه زدن بر ســر زمان پرداخت اجاره خانه و تعداد بلیت هواپیما) را بپذیرند، تیمشان را از یــک بحران، به بحــران دیگری ســوق میدهند. گفته میشود باشــگاه اســتقالل در این ماجرای پیچیده حقوقی، دســت باال را ندارد و حتی اگر باشــگاه بخواهد دیگر با مربی ایتالیایــ­ی خود همکاریاش را ادامــه ندهد، باز هم باید مبلغ قابل توجهی به عنــوان غرامت به این مربی ناراضی ایتالیایی بپردازد.

فــارغ از صحــت و ســقم این شــایعه، اســتقالل چه استراماچون­ی برگردد و چه برنگردد، در موضع یک بازی «دو سر باخت» قرار گرفته است.

اگر باشــگاه با استراماچون­ی قطع همکاری کند، بار دیگر با موج جدید اعتراض هواداران خشمگینی مواجه خواهد شد که احساس میکنند با حضور این مربی میتوانستند در ادامه لیگ به قهرمانی برسند.

در واقع هر آنچه این مربی باهوش در دو هفته گذشــته انجام داده و هر روز هم خواســتار آن است که امتیاز بیشتری از باشگاه بگیرد، سوار شدن روی همین موج بوده.

استراماچون­ی میداند که جایگاه تضمین شدهای در میان هواداران دارد و مدیران اســتقالل هم برای اینکه هوادار را با خود همــراه کنند، چارهای ندارند جز اینکــه مذاکره با او را ادامه دهند.

اســتراماچ­ونی این موقعیت ویژه را به خوبی تشــخیص داده و مطمئن اســت اراده قاطعی بــرای خاتمه مذاکره با او وجود نــدارد. مصاحبههای او را در این مــدت یک بار دیگر مرور کنید و ببینید چطــور و با چه ذوقی از تجمع هواداران جلوی در باشــگاه و وزارت ورزش یاد میکند و با چه ژســت پیروزمندان­های از این مســأله میگوید که چند سیاستمدار و دیپلمات تالش کردهاند که راضی شود به ایران بازگردد.

در حالــت دوم، اگــر هم اســتراماچ­ونی برگردد، تردید نداشــته باشــید بازیکنانی که تــا این مقطــع از فصل فقط 20-30 درصد قراردادشــ­ان را دریافت کردهاند و بســیاری از آنها هنوز از فصل گذشــته هم مبلــغ قابل توجهی طلبکار هســتند، دیگر با مربیای که در نیــم فصل 001درصد مبلغ قــراردادش را دریافت کرده، در یــک جبهه نخواهند بود و با احساس سرخوردگی، فصل را ادامه خواهند داد.

آنهایــی کــه اتمســفر فوتبال ایــران را میشناســند، قطعا تأییــد خواهند کرد که وقتی میــزان دریافتی مربی با بازیکنان تناســب نداشــته باشــد، رختکن تیم دچار تنش و التهاب خواهد شــد و هر روز یک حاشیه جدید در آن متولد میشود.

در این موقعیت پیچیده اما باشــگاه اســتقالل همچنان مشغول پاسخ دادن به غرولندهای استراماچون­ی است، بیآنکه نشانههایی از قاطعیت و قدرت تصمیمگیری را بروز دهد. اگر این انفعال و ســردرگمی در اســتقالل همچنان ادامه داشته باشــد، در واقع مدیران باشــگاه فقط به بازی پیچیدهای که اســتراماچ­ونی شــروع کرده، تن میدهند. بازیای که در هر حالتی، برنده آن استقالل نخواهد بود.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran