Iran Varzeshi

استقالل،‌استراماچون­ی‌م‌یخواهد ‌نه‌تارانتینو

- سام ستارزاده

مهمترین و مؤثرترین کار سرمربی، مدیریت در جریان بازی است. نگاه به تمام جوانب ماجرا و بررسی آنچه در بازی میگذرد. تصمیمات درست و رفتارهای دقیق و فکرشده. فرهاد مجیدی اما شب بازی فوالد - استقالل سرمربی خوشفکری نبود. او روی نیمکت نه تنها کنترل تیمش را از دست رفته دید، بلکه نتوانست بر خودش مسلط باشد و رفتار دقیق و حسابشده داشته باشد. پیشزمینهها­ی فکری پیش از بازی درباره داور قابل درک است، تصمیمات بحثبرانگیز داور نیز میتواند مربی را عصبانی کند اما فرهاد مجیدی باید محکم میایستاد و اجازه نمیداد تیمش عصبانی و پرخاشگر شود. فرهاد نه تنها چنین نکرد، بلکه کنترل خود و تسلط بر خود را از کف داد و کار تیمش را سختتر کرد. فرهاد مجیدی اولین قدمها را در سرمربیگری برمیدارد. او مربیگری را در استقالل تجربه میکند و این کارش را سختتر کرده است. اولین تجربه سرمربیگری در تیم بزرگ برای هر مربی دردسرساز است. هر رفتاری در تیم بزرگ خبرساز است، هر تصمیمی میتواند جنجالی و پردردسر باشد و فرهاد که سالها ستاره بودن را تجربه کرده، از این موضوعات و واکنشها درک بهتری دارد. فرهاد مجیدی باید در استقالل مسیرهای نرفتهای را طی کند. او هنوز باید اتفاقات را تجربه کند و با از سر گذراندن تجربهها برای استقالل به یک مربی مسلط تبدیل شود. باشگاه استقالل باید صاحب این توانایی باشد که مربیاش را در این مسیر مدیریت کند، با مربیاش به بحث بنشیند و او را در بهترین مسیر قرار دهد. استقالل یک مربی حرفهای استخدام نکرده، بلکه یکی از ستارههایش را روی نیمکت نشانده و حاال مسئول مدیریت اوست اما آیا در باشگاه استقالل این پتانسیل وجود دارد که چنین گفتوگوهایی شکل بگیرد؟ بعید میدانیم. روابط مدیریت باشگاه با سرمربی روابطی حرفهای و صادقانه نیست. آنها در تنش با یکدیگر روزها را میگذرانند. در چنین شرایطی جای چهرههای مؤثر و قدیمی استقالل نیز در این تیم خالی است، چهرههایی که بتوانند به فرهاد مجیدی یادآوری کنند او برای سرمربیگری در استقالل باید محکمتر، جدیتر و مسلطتر باشد، نه اینکه در صحنه درگیری با داور، کاپیتان تیم او را از صحنه دعوا جدا کند. این موقعیت در شأن یک سرمربی نیست. فرهاد مجیدی شب بازی فوالد - استقالل بازی برده را با شکست عوض کرد و هر چه داور را در این شکست استقالل دخیل بدانیم، باز هم این فرهاد مجیدی است که باید مسئولیت شکست را بر عهده بگیرد. قبول مسئولیت و پی بردن به رفتار خطا و پی بردن به اینکه چرا استقالل باید عصبی و پرخاشگر باشد، به کار فردای استقالل میآید، برای اینکه آشفتگیهای استقالل در اهواز، همواره تکرار نشود. تکرار این آشفتگیها نه فقط شانس اندک قهرمانی، بلکه شانسها و موقعیتهای دیگر را نیز بر باد میدهد. فرهاد روی نیمکت استقالل مسئول بر باد دادن آرزوها نیست، بلکه مسئول ساختن و تحقق آرزوهاست.

شروع استقالل پساکرونا، صرفاً با کلمه «تراژدیک» توصیف نمیشود؛ بلکه باید واژه «دلهرهآور» را نیز برای آن بهکار برد. فارغ از اینکه 9 نفره شدن آبیها در اهواز عادالنه بود یا خیر، استقالل چهارشنبهشب، جدای از چینش 3-5-2 خود، وجه تشابه چندانی با استقالل دوران کوتاه اما شیرین آندرهآ استراماچون­ی نداشت. سرمربی کنونی پسران آبی که روزگاری برای سکوهای آبی، دریای بیساحل بود، اکنون کشتی استقالل را به میان عالمتهای سؤالی که در ذهن هواداران موج میزند، هدایت کرده است. استقالل در اهواز، پس از به ثمر رساندن گل اول به احتیاطگرای­ی و دفاع از پیروزی شکننده یکگله روی آورده بود. خستگی در ساقهای بازیکنان موج میزد؛ به مراتب بیشتر از روحیه پیروزی که در آنها کمرنگتر از سابق شده. برنامههای آبیپوشان برای حمله، به فرارهای تندوتیز و تکنیک انفرادی مهدی قایدی و ارسالن مطهری خالصه شده بود. هیچکدام از این خصوصیات، با استقالل شکستناپذیر­ی که ساختهشدن خشت به خشت آن مطابق نقشههای استرا را تا آبانماه پارسال دنبال میکردیم، کوچکترین اشتراکی نداشتند. نگرانکننده­تر از اینها اما، اضطراب بیحدوحصری بود که نه از سوی ًعوامل محیطی یا فشار مسابقه، بلکه مستقیما توسط شخص فرهاد مجیدی به بازیکنان بهویژه جوان تیم وارد میشد. شاید بتوان قسمتی از معضالت باال را تا حدی بر گردن 9نفرهبودن استقالل انداخت؛ ولی در همین 9نفرهشدن هم ردپای اشتباهات مجیدی دیده میشود. یک سرمربی میتواند

هیجان مثبت به شاگردانش تزریق کند و هرچند خودش با اضطراب کنار خط میایستد، آرامش و اعتمادبهنف­س را در بازیکنانش بجوشاند ولی سرمربی محبوب آبیها پس از اخراج علی کریمی که بیمحابا به سوی قاضی وسط و ناظر بازی تاخت، نهتنها موجبات اخراج خودش را فراهم ساخت؛ بلکه هیجان منفی به بازیکنانش داد. شاید سیدعلی به ناحق به علی کریمی کارت قرمز داد ولی اگر او شیرازه میهمان را شل کرد، فرهاد مجیدی باعث فروپاشی آن شد. گلزن دوستداشتنی سابق استقاللیها میتواند هرقدر میخواهد حرف حق بزند و با استوریها و پستهای خالقانه، خود را نقش قهرمان فیلم درام استقالل باقی نگاه دارد؛ ولی به هر صورت او بود که باید بین دو نیمه روی آمادگی روحی و روانی جوانانش کار میکرد تا عارف غالمی طی 11 دقیقه دو مرتبه با کارت زرد داور جریمه نشود. مجیدی شاید دانش فنی بهروز داشته باشد اما تاکنون در استقالل بیشتر یک شخصیت احساسی بوده تا یک سرمربی کاریزماتیک مانند استراماچون­ی. لحن لرزان و مضطرب وی در مصاحبه پس از دیدار با فوالد، این ضعف مجیدی را آشکار میکند. استقالل، کارگردان فیلم احساسی نمیخواهد که قصهاش با غم به سرانجام برسد ولی کارگردانش محبوب بماند. استقالل، یک سرمربی میخواهد که مرد داستانهای سخت باشد. در نهایت، آنهایی که میگفتند مربی داخلی از مربی خارجی چیزی کم ندارد، میتوانند استقالل استرا و استقالل مجیدی را مقایسه کنند و مانند اغلب فوتبالدوست­ان ایرانی حسرت استراها و برانکوهای رفته را بخورند.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran