قدر شبکههای اجتماعی را بدان
کاری که شبکههای اجتماعی پس از بازگشت بوندسلیگا بعد از شیوع کرونا انجام داد، مهم بود اما کمتر کسی به ارزش آن اشاره داشت. اما چرا چنین ابزار مهمی آنطور که باید درک نشده؟ بوندسلیگا اولین لیگ اروپایی شد که در دوران قرنطینه از سر گرفته شد و این اتفاقی بزرگ برای فوتبال آلمان بود. این لیگ و باشگاههایش در حالی که سایر لیگهای اروپایی تعطیل بودند در کانون توجه قرار گرفتند. یکی از ابعاد مهم درباره بازگشت فوتبال آلمان، چگونگی مدیریت توجه به لیگ و باشگاههای آن در شبکههای اجتماعی بود. تالشهای شالکه برای متقاعد کردن هواداران لیگ برتر انگلیس برای حمایت از آنها یکی از جنجالیترین اتفاقات بود، همینطور افتتاح یک صفحه از سوی باشگاه لورکوزن در شبکههای اجتماعی به زبان انگلیسی که به رویکرد طنزآمیزش معروف شد، اقداماتی بودند که حتی پیش از بازگشت مسابقات فوتبال به آلمان رخ دادند و حتی رویکرد غیرقابل توصیف الیپزیگ برای اعالم جدایی تیمو ورنر، تعامل مردم را به همراه داشت. قبل از شیوع کووید 91، نسخه آمریکایی صفحه توئیتر باشگاه بایرن مونیخ، از شبکههای اجتماعی برای ایجاد یکی از بزرگترین کانونهای هواداری برای این تیم در شمال آمریکا استفاده کرد. این همان حرکت موفقیتآمیزی بود که دیگر تیمهای آلمانی نیز از آن پیروی کردند. ارزش هنگفتی که ما در دنیای دیجیتال روی ارقام و تصاویر میگذاریم، خود بحثی دیگر است اما شکی نیست که شبکههای اجتماعی قدرتی فوقالعاده دارند و چیزی که چشمان ما میبیند تنها بخشی از این حوزه کاری است. پرداختن به این حوزه در سال 2020 به احتمال فراوان شما را درگیر خدمات رسانی به مشتری، ارتباطات شرکتی، ترجمه، طراحیهای گرافیکی، فعالیتهای اسپانسری و همینطور مسئولیتپذیری اجتماعی میکند. همچنین برخی منابع در داخل این صنعت گفتهاند که زمان قابل توجهی را برای توضیح این شغل یا پلتفرمهای مربوط به آن برای دستاندرکاران ارشدشان صرف کردهاند. با اینکه ادغام شدن چند شغل در یکی غیرمتداول نیست، اما انجام این کار در دنیای دیجیتال با حضور میلیونها آدم و سازمان که مدام در حال کار و تالش هستند تا توجه شما را جلب کنند، درگیرتان کنند و در نهایت شما را مجاب به تعامل کنند، به چالشهای کار میافزاید. برای شغلی که در اصل در صنعت متولد شده و در ابتدا خارج از ساختار تجاری بود، زمان زیادی طول کشید تا درک سازمانی حاصل شود و شناخت واقعی از این نقش صورت بگیرد. زمانی که همه چیز شفاف شد و البته
هنوز در برخی مکانها هنوز شفاف نیست، کار کردن روی شبکههای اجتماعی دیگر مترادف با داشتن یک حساب کاربری نبود و تقاضا و احترام برای این نقش رشد کرد. با این حال اغلب اوقات پاداش الزم به دست نیامد. انتظارات و مسئولیتهای این نقش همچنان مفصل است اما در بسیاری از مکانها این موقعیت همچنان یک فرصت شغلی شکننده است که اهداف اولیه را تأمین میکند اما شرکتها قدر وسعت و گستره آن را نمیدانند. شاید دلیلش همان است که یک منبع آگاه گفت: «کار در حوزه شبکههای اجتماعی همیشه الزاماً مستقیم به تجارت منتهی نمیشود و از طرف دیگر، این حوزه آنقدر پویا و با سرعت باال در حال تغییر است که تجارت سنتی مدیریت آن و بروزرسانی خود همگام با آن را سخت میبیند.»
پای آژانسهای خارجی در میان است؟
شاید به خاطر آژانسها هم باشد. بسیاری از تیمها و لیگها کارشان را برونسپاری میکنند، چیری که در مورد بسیاری از حسابهای بینالمللی باشگاههای بوندسلیگا صدق میکند. این میتواند راهحلی هوشمندانه باشد به خصوص زمانی که چندزبانی در کار باشد و کلی آژانس عالی هست که به طور منظم محتوای باکیفیت ارائه میکنند و به مطابق آن هم پول میپردازند. البته برونسپاری هم بدون مشکل نیست چرا که نمونههای اخیر آن در بوندسلیگا این موضوع را ثابت کرده است. سایت عربی بایرن مونیخ که توسط یک آژانس خارجی اداره میشود، اخیراً خبر خرید لروی سانه از منچسترسیتی را منتشر کرد در حالی که قرار بود یک روز بعد این خبر انتشار رسمی داشته باشد. در توئیتر، حساب انگلیسی باشگاه شالکه به باشگاه زنیت سنپترزبورگ بابت قهرمانیاش در لیگ روسیه تبریک گفت در حالی که نسخه آلمانی صفحه این باشگاه در توئیتر چنین کاری را انجام نداد. به نظر نمیرسد جز شرکت گازپروم روسیه،
به عنوان اسپانسر، هیچ حلقه ارتباطی دیگری میان دو باشگاه وجود داشته باشد. ورای اشتباهات حرفهای، سؤاالتی درباره پرداخت هم وجود دارد. دانیل، یکی از کارکنان سابق این آژانسها که نخواست نام واقعیاش اعالم شود، به دویچه وله گفت: «زمانی که حرکتم را در این مسیر آغاز کردم، در دام ارزشگذاری فراتر از حد واقعی فرصت افتادم و اینطور شد که به یک شرکت اجازه دادم مرا کمارزش کند. من کارم را با 200 یورو در ماه در سن 21 سالگی به عنوان تنها یک سخنگوی انگلیسی بومی در یک آژانس آلمانی آغاز کردم. در نتیجه چند پروژه را به صورت همزمان پیش میبردم، از تولید محتوا برای دو سایت انگلیسی باشگاههای بوندسلیگا گرفته تا ترجمه برای مسابقات دریفت ژاپن. بعد از 20 ماه با باالترین دریافتی ماهانهام – آخرین حقوقم – که 800 یورو بود، این کار را رها کردم. با اینکه قدردان فرصتهایی هستم که در آن توانستم یکسری مهارتها کسب کنم از آن زمان فهمیدم ارزش مهارتهایی که من در آنها پیشرفت کردم، 5 برابر بیشتر از آن چیزی است که در شرکتی کار میکردم که تمایل ندارد از نیروهایی استفاده کند که به شیوههای حریصانه و غیرصادقانه میخواهند درآمد کسب کنند.» یکــی دیگــر از اعضــای صنعــت شــبکههای اجتماعــی بوندسلیــگا کــه او هــم ترجیــح داد نامــش فــاش نشــود، بــه دویچــه ولــه گفــت کــه زمانــی بــه او از ســوی یــک آژانــس پیشــنهاد شــغلی بــرای مدیریــت یــک گــروه اداره کننــده حســاب 12 تیــم در شــبکههای اجتماعــی داده شــده امــا بــا حقوقــی تنهــا بــه انــدازه 1500 یــورو در مــاه. بــدون ارتباطــات منظــم و شــفاف، همینطــور درک قــوی از محــدوده ایــن نقــش، ایــن نگرانــی هــم وجــود دارد کــه برونســپاری منجــر بــه از دســت رفتــن صــدای تأثیرگــذار باشــگاه بــر مخاطبشــان شــود. آژانسهــا میتواننــد و گاهــی اوقــات بــه نیابــت از باشــگاهها محتوایــی را در شــبکههای اجتماعــی ارائــه میکننــد کــه بــازده مثبتــی دارد ام ـا اینک ـه آی ـا آن محت ـوا ب ـا ارزشه ـای باش ـگاه ط ـرف قراردادشــان همخوانــی دارد یــا نــه ســؤالی دیگــر اســت. برخــی از صفحــات بینالمللــی باشــگاه بوندسلیــگا در شــبکههای اجتماعــی مفاهیــم بــه شــدت متفــاوت بــا سیاســتها و هویــت واقعــی آن باشــگاه در آلمــان را بــه مخاطب ـان خارج ـی آن باش ـگاهها در خ ـارج از آلم ـان ارائ ـه میکنن ـد. ب ـه ق ـول اهال ـی ای ـن صنع ـت، «مدیری ـت خ ـوب الزام ـاً ه ـر ای ـدهای را ب ـه ی ـک ای ـده خ ـوب تبدی ـل نمیکن ـد.» با پیشرو بودن یکی از پرمشغلهترین فصول فوتبال اروپایی، انتظارات فراوانی از صفحات باشگاهها در شبکههای اجتماعی میرود و اکنون به نظر میرسد که زمان مناسبی برای ارزیابی مجدد نقش و اهمیت این شبکهها و درک بهتر گستره موقعیت آنها باشد.
منبع: دویچه وله
بسیاریازتیمهایبوندسلیگا، صفحههایبینالمللیشاندر شبکههایاجتماعیرا برونسپاریکردهاند.این میتواندراهحلیهوشمندانه باشدبهخصوصزمانیکه چندزبانیدرکارباشد