Iran Varzeshi

شایدیککلمه:بیاعتمادی

- مازیار گیلکان

لیگ برتر یک سال بیثبات را پشت سر میگذارد. مربیان موقعیت شغلی باثباتی ندارند و خود نیز انگار به این بیثباتی گرایش دارند و تغییر پی در پی تیم برای آنها پولسازتر است. باشگاهها با بیاعتمادی مربیان را کنار میگذارند و مربیان نیز با بیاعتمادی به باشگاه، کار خود را ترک میکنند و موقعیت دیگری را میجویند. دلیل این همه تغییر مربی در لیگ برتر چیست؟ شاید همین یک کلمه: بیاعتمادی. مربیگری دیگر یک حرفه بلندمدت با اهداف دور و دراز و رویاهای بزرگ نیست، بلکه به حرفه جادوگرانها­ی تبدیل شده که انگار مربی باید یک شبه همه چیز را تغییر دهد و با کت جادویی یا عینک و تبلت و کفش جادوییاش تیم را از این رو به آن رو کند. مربیان اگرچه میدانند از پس چنین جادوی مضحکی برنمیآیند اما وعده میدهند، حرفهای بیربط میبافند و برای خود موقعیتهای کوتاهمدت و درآمدزا میسازند و میگذرند، به خیال اینکه برنده این کارهای کوتاهمدت و بیفایده هستند اما این یک چرخه ویرانگر برای فوتبال است، فوتبالی که تولیدکننده جریانهای مؤثر و سازنده نیست. مربیگری در چنین وضعیتی آثاری ندارد، نه بازیکنی ساخته میشود، نه تیمی ساخته میشود و نه خبری از تولید جریان فنی است. از مربیان مشتی مصاحبه و حرفهای خبری و رسانهای باقی میماند و مشتی جنگ و جدل بر سر هیچ. از مربیان حرفی درباره کار اصلیشان نمیشنویم، بلکه آنها به کار دیگری مشغولاند که فقط اسمش مربیگری است و رسمش مربیگری نیست.

باشگاهها توقع دیگری ندارند، درک بیشتری هم از ماجرا ندارند. از مربیان همین نقشهای بیفایده را میخواهند و مربی به ابزار رسانهای برای جنگیدن تبدیل شده است. باشگاهها خوشحالاند که مربیشان در حرافی از پس دیگران برمیآید. باشگاهها چون برنامهای بلندمدت با مربیان خود ننوشتهاند، هر لحظه میتوانند هر مربی را کنار بگذارند و با مربی دیگری مسیر را ادامه دهند. مسیر باشگاهها تعریف و هدفی ندارد که تغییر مربی منجر به آسیب شود. چه این و چه آن! در این آشفتهبازار با لیگی مواجهیم که کیفیت خود را از دست داده است. مربیان کار خود را رها کردهاند و فقط در بازار مربیگری از اینجا به آنجا میروند. تیمها شکل نمیگیرند، بازی تیمها معنا پیدا نمیکند و این یعنی نزول کیفیت فوتبال در ایران. اما اگرًخیال میکنید برای کسی در فوتبال ایران این حرفها اهمیتی دارد، احتماال در اشتباه هستید. آنچنان این آشفتگیها عادی شدهاند که دیگر کسی را نگران نمیکند. فوتبال به اسباببازی مدیران و مربیان تبدیل شده و آنها در این بازار هر بار روشی برای سهم بیشتر پیدا میکنند، بدون آنکه خلق کننده درآمد در فوتبال باشند. آنها قرار است بتوانند هزینه کنند و این کار را به آسانی و بیدغدغه پیش میبرند، دست در دست هم و بیتوجه به آنچه تماشاگر باید تماشا کند. نمایش اصلی در میدان اهمیت خود را از دست داده و کارگردانها­ی این نمایش، به آنچه در صحنه اتفاق میافتد اهمیت نمیدهند، بلکه مشغول بازی خود هستند.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran