پیام تبریک به هیأت مدیره استقالل
اگر از محاســبه روی کاغذ ســر بچرخانیم و به ذهنیت خود درباره شــانسهای قهرمانــی در لیگ برتر برگردیم، به ســختی میتوانیم شانســی برای اســتقالل قائل شــویم. شکست مقابل ذوبآهن بدترین اتفاقی بود که میتوانســت برای استقالل رخ دهد. ســپاهان و پرســپولیس حاال در عالم واقعیت شانسهای اصلی قهرمانی هســتند و استقالل فقط باید ســعی کند امیدوار باشــد و البته اگر خیــال قهرمانــی دارد، روندی شــگفتانگیز را بیوقفه طی کند.
اما اســتقالل چــرا از کورس تــا این انــدازه خارج شــد؟ چرا نتوانســت فاصلــه را کمتر کند؟ پاســخ روشــن اســت: اســتقالل نیروی انسانی باکیفیت برای جنگیدن در ۳ جام را ندارد.
اســتقالل آن روزها که در نقل و انتقاالت با خریدهای خوب مثل رشــید مظاهری یا محمد نادری همه را مشــغول کرده بود، خود از موضوعی مهمتــر غافل بود. یک تیــم میتواند در نقل و انتقاالت با خرید چند ســتاره عملکرد در ظاهــر قابل قبولی را ثبــت کند امــا در واقع تیمی را بســازد که بر اســاس ایدههای فنی یک مربی شکل نگرفته یا فکری برای مشکالت فنی خود نکرده است.
مثال میزنیم. روزبه چشــمی از اســتقالل رفت. جانشــین او آیا بازیکنی در قواره روزبه چشــمی بــود؟ حتی روزبه گاهی در استقالل مورد انتقاد بود، اما جانشینی که برایش انتخاب کردند محمدحسین مرادمند است که استقالل نمیتواند به کیفیت او اعتماد کند. مثال دیگر اینکه اســتقالل از مدتها پیش فهمیده بــود که باید جانشــینی در قواره وریــا غفوری برای جناح راســت خود پیــدا کند؟ احمد موســوی را به عنوان جانشــین یــا ذخیره او انتخــاب کردند که نه کیفیت امروزش شــباهتی بــه وریا دارد و نه قرار اســت فردایی در اســتقالل داشته باشــد. همین دو مثال و خرید بازیکنان ۸۲ یا ۹۲ ســاله نشان میدهد که استقالل در نقل و انتقاالت به جز چند خرید پرســر و صــدا، کار دیگری نکرده و در جهت تیم ساختن قدمی برنداشته است.
آن روزهایی که احمد ســعادتمند بابت مذاکراتش در هتل با چند ســتاره حتی مورد تمجید قرار میگرفت، همه فراموش کــرده بودند که تیــم ســاختن کار احمد ســعادتمند نیســت و او نمیتواند صاحب این تشــخیص باشد که این تیم در آینده برای جنگیدن در ۳ جام چه نیازهایی دارد.
اســتقالل در نیمفصل هم برای حل مشکالت اساسی خود کاری نکرد. دیاباته با مصدومیتهایش نشــان میداد که به یک جانشــین مطمئن نیــاز دارد اما خریــد تازه اســتقالل بازیکنی به نام آرمان رمضانی بود که نه در پرسپولیس و نه حاال در استقالل نشانی از یک مهاجم را از او ندیدهایم.
استقالل به این دلیل مقابل ذوبآهن باخت که از بازیهای لیگ قهرمانان آســیا خســته برگشــته بود، دربی را هــم در پیش داشــت و در میان آن خســتگی و نگاهش به بازی سنگین مقابل پرســپولیس، تیم دســت و پا بســتهای شــد که بــا کمــی تغییر در ترکیــب و سیســتم دیگر راهــی جز باختــن پیش رویــش نمانده بود. استقالل به جز ترکیب اصلیاش، نیروی انسانی کافی برای جنگیدن نــدارد. این میتواند آسیبرســان باشــد و بزرگترین آســیبش را در همین بازی بــا ذوبآهن دیدیــم، در بزنگاهی که اســتقالل باید گامی به ســوی کورس قهرمانی برمیداشــت اما واقعیت این است که از کورس خارج شد.
باید به کنایه پیام تبریک برای هیأت مدیره باشگاه استقالل فرســتاد که جز یــک بیانیه چند خطــی در نقد ســعادتمند کاری نکردنــد و اجازه دادنــد تیم بدون ایده و تشــخیص فنــی در نقل و انتقاالت شــکل بگیــرد. حاصلی جز این میتوانســت داشــته باشد؟ خیر.