هربانوييكه«جنم»داشتبهورزشگاهرفت
حضوراعضايخانوادهبه فوتباليستهاانرژيبيشتري ميدهد
در بازى. به نيازمند بازيكن، از پر بود: هميشه مثل بوليوى، مقابل ملى، تيم نبايدها. هم و داريم بايدها هم راستا، اين
ىروش تهاىك برداش
ملى تيم هدف مىخواست؟ چه بوليوى، تيم با بازى از كىروش يا خودشناسانه؟ آزمون يك برگزارى باشد؟ مىتوانست چه مسابقه اين از و تيم تمام ذهن ملكه كه قبلى حركتى اصول به تازهاى اصول كردن مطرح تازه. نفراتى كردن اضافه يا چند، تنى زدن خط است. شده بازيكنان تكتك
پيشين؟ تيم به بخشيدن روحيه و كردن اعتماد يا ديگر تيمى تشكيل فوتبال دارد؟ قرار پيچيــده همه اين كار كجاى در بوليوى، فوتبــال
براى درصدى ٠٥ بلكه تمامعيار نه باشد محكى سنگ است قادر آيا بوليوى، خوردند؟ محك سنگ به تهاجمى چرخه در آيا ملىپوش، مردان ملى؟ تيم با بازى كه نمىگوييم كردند؟ تحمــل را فشــارى هيچ دفاعى، بازى در يا حال، هر به ولى نه. شــد، رفتهاى دست از و ســوخته» «فرصت بوليوى، آورد. پديد را خودش نوپديد پرسشهاى بازى اين و ماست كار پرسشگرى
براى گفته: او كليدى، اســت زده حرفى بازى پايان در كىروش، كارلوس
بازيكنانش. به مربى يك اعتماد اوج دارم. بازيكن سال صد تا دفاع، خط و جهانبخش و سردار به كىروش، آقاى بدانيم، تا بپرسيم خواستيم دارد؟ اعتقاد چقدر قدوس، سامان به همه از مهمتر
مكارىمابرسرملوان چوبندان
به وقوع، از قبل كه واقعه يك به بپردازيم و بگذريم ملى تيــم از
است: اين واقعه كردند. كمك شدنش حادث برده صفر يك- بازى يك، ليگ مسابقه هـفت در پنجم بار براى ملوان عجب بىهنرى، در ملوان نيمكتنشينان باختن. را برده بازى ٥ باخت. را
تمامعيار. هنرمندانى باال. دست و اول دست دارند. هنرى اين در بار اولين براى است: روشن نيز وارونه هنرمندى همه اين پاداش رفتن. جدول ته به بودن، انزلى ملوان» تا «شيالت از ساله، چند و پنجاه عمر سقوط سقوط. شروع نيســت. تيمى هيچ و هيچكس تو، از بعد كه آنجا به بود معلوم آخرش كه گذارد راهى در قدم باز، چشم با و دانسته ملوان آزاد.
آشكار. عاقبتش و
ملوان. است حيف داد. نشان بايد خودى كرد. بايد كارى
مسگرىدرليگيك
و مىرود پيش مســابقههايش برابر و تقويم روى آزادگان، جام
پيشرفت از نشانهاى پيشروى اين اال و مىگذارد، سر پشت را هفتهها و روزها
بگذريم. كه ندارد خود در رسيده «مازنى»ها به نوبت كه پارسال برخالف امســال يك، ليگ در
فرار ســيرجان، گلگهر و كرمان مس دادهاند. «مس»گرها به را نوبت بود، بزرگىراشروعكردهاند.بگوويچدرگلگهرونادردستنشاندرمسكرمان.
مىكنند. شنا خوب و آوردهاند گير تميزى آب دو، اين تيم بازي در كه كساني به و افتادهاند راه كه شــدم مواجه آنها به بايد ميكنند. توهين شدند، ورزشــگاه راهي ملي و شد آزاد ورزشگاه در حضور كه بود ٠9 دقيقه در بگوييم از را بازي و رفت ورزشگاه به داشت، «جنم» كه كسي هر و زدند منفي حرفهاي عده يك كرد. تماشا سكوها روي ٠٥۱ يا ٠٠۱ اين متأسفم. برايشان كه كردند فحاشــي آدمهايي اولين شايد بودند، ورزشگاه در كه خانم تماشاگر در بانوان حضــور براي را قدمها نخســتين كه باشــند ورزشگاههابرداشتندوبعدازاتمامبازي،سكووجايگاهشان كمال در كردند، ايجاد را فرهنگ يك آنها كردند. تميز را اگر دادند نشــان آنها ديدند. را بازي يك و آمدند آرامش نميدهد. رخ اتفاقي هيچ بروند، استاديوم به هم خانمها
صحبتديگريهمباقيمانده؟
اين كه امر مســئوالن همه از ميكنم خواهش
محروم بردارند. را ورزشگاهها به بانوان ورود منع قانون خصوص به فوتبــال تماشــاي ديدن از زنها كــردن كه كساني ميشود باعث ورزشگاه در ملي تيم ديدارهاي فوتبال ايران در نميتوانند اما هســتند فوتبال عاشق كشورهاي در و ميكنند هزينه ميليون چندين ببينند، ما واقع در قانون، اين با ميدهند. انجام را كار اين ديگــر كشورهاي به اقتصادي و فرهنگي ارزي، كمك مشغول خانمها همه و شود باز راه اين اميدوارم هســتيم. ديگر بتوانندبيايند.ازهنرمندانوورزشكارانبانو،ازهمهزناني كهفوتباليدوآتشههستنددعوتشودبهورزشگاهبروند فوتبال ايراني مستقل و باشخصيت زن يك عنوان به و فردي هويت كشورها از خيلي وقتي نرود يادتان ببينند. شناسنامه صاحب كشورمان مردم ايران، در نداشتند، ورزشگاه به ورود مجوز كشورها اين از زودتر بايد ما بودند.
كنيم. صادر را بانوان براي كســريافرادخاصراهياستاديومشده واقعاي
بودند؟
متوجه ٥۱ ساعت كه كس هر ندارد. صحت موضوع اين نه رفت. ورزشگاه به بود، شــده خانمها ورود به دادن مجوز شايدفرصتوزمانيبراياطالعرسانيعموميايجادنشد تا چون بيايد وجود به مرج و هرج يك بود ممكن شــايد و خانمها آيا كه نبود مشخص نيز بازي شروع از قبل دقايقي ديدم، من كه چيزي نه. يا شوند ورزشگاه وارد ميتوانند است. آماده كامال خانمها ورود براي شرايط و زيرساختها با ميتوانيم من نظر به كه دارد وجود هم قوانين يكسري فراموش هم را موضوع اين برويم. ورزشگاه به آن، به احترام به رسيدن براي آدمها شود، منع چيزي وقت هر كه نكنيد همه براي ورزشگاه در حضور اگر ميشوند. حريصتر آن باشد شيرين اول، بار تجربه عنوان به تنها شايد باشد، آزاد وبرخياصالدوستنداشتهباشندآنراتكراركنندوديگر بهاستاديومنيايند.شايدهمبانوانبيايندومحيطورزشگاه
كنند. تبديل فرهنگي محيطي به را مهابا امانگرانياينجاستكهشايدمحيطاستاديو يشود،براي توجهبهيكســريشعارهاكهدادهم
بانوانمناسبنباشد.نظرتاندراينموردچيست؟ هم پيامبرانمان و است مقدس امر يك ورزش من ديد از ورزشميكردند.شنا،سواركاري،شمشيربازي،تيراندازي اين كنيم. نگاه منفي ديدي با ورزشگاه به نميتوانيم ...و ميگويند و افتاده جا ناخودآگاه كه اســت فرهنگ يك در خودم كه حالي در است وحشتناكي محيط ورزشگاه در همه نشنيدم. فحاشي بار يك حتي آزادي اســتاديوم كمالآرامش،تيممحبوبشانراتشويقميكردندوحس از منفي بازتابهاي با من متأسفانه كردم. تجربه را خوبي بيفرهنگ» و جاروبرقي يا فندقي «مغز عده يك ســوي حتي ببينند. فوتبال توانستند بانوان همه تماشاگران، از درپايانبازي،بانواندستبهكاربزرگيزدندوآشغالهاي نيست ايراد تنها نه اين كردند. آوري جم را صندليها روي هيچ باشــد. فرهنگســازي ميتواند بانوان حضور بلكه هم من از حتي نبود كار در هم بانوان حضور بابت ليستي فقط بگويم ميتوانم ...و بــود نشــده 9,3 و ويژه دعوت از يكي موضوع اين بروم. اســتاديوم به كه بود قســمت با شدم، نزديك دغدغه اين به وقتي و بود من دغدغههاي است. چطور فضا آن ببينم تا رفتم و پذيرفتم ميل كمال
قبالهمسابقهحضوردرورزشگاهراداشتيد؟
و استاديوم فضاي در را فوتبال كه بود بار اولين نه،
و شور آن ميديدم. تلويزيون طريق از نه زنده، صورت به كنار داشــتند زمين در بازيكنان كه تالشــي و هيجان تشويقهاييكهخانمهاوسايرتماشاگرانبروزدادند،واقعاً هيجانانگيزبود.خيليهابااعضايخانوادهودوستانشان اما بود دوستانه بازي بگوييد شايد بودند. آمده ورزشگاه به مثل كه است خوب چقدر بود. جذاب ما براي مسائل اين همهجايدنيا،مابتوانيمبهاستاديومبرويموورزشكارانمان يك وقتي كنيد باور دارد؟ ايرادي چه كنيم. تشــويق را ورزشكاربدانداعضايخانوادهوعزيزترينافرادزندگياش درجايگاههستند،شايدانرژيوحسخوبيبگيردوتالش قابل حس استاديوم در حضور حس باشد. داشته بيشتري منتقل تو بــه اطرافيان كه هيجاني نيســت. توصيفي ميكنند،باعثميشودشوقخودتهمدوبرابرشود.فكر داد همان با انرژي كردن تخليه نوع يك هم اين ميكنم
است. بازيكنان كردن تشويق يا زدن يتوانندراهي يكنيدازچهزماني،بانوانديگرم فكرم ورزشگاهشوند؟آيااينزمانبهآنهاهمدادهخواهد
شد؟ ميتوانند هم حاال همين از بگويم بايد سؤال اين جواب در نيز بوليوي با بازي جريان در زيرا دهند انجام كاري چنين وروديها چون بروند ورزشگاه به ميتوانند بانوان شد ثابت مراقبت بانوان خروج و ورود كامال و بود جدا جايگاههــا و نداد. رخ هم اتفاقي و نديديم مرجي و هرج هيچ بود. شده
كردم. تجربه را امن محيط يك واقعا يدانيددقيقاچراورودبانوانبهورزشگاهها شمام
منعشده؟
چيز همه اميدوارم اما نميدانم را سؤال اين جواب واقعا فرهنگ كه هستيم كشوري در ما بگيرد. سامان و ســر واقعاً موضوع اين است. طور اين اسالم دين البته و دارد ورود سعودي عربستان ميشــنويم كه است دردناك اندر هنوز ايران در اما كرده آزاد را ورزشــگاهها به بانوان
كوچهايم. يك خم نفيسهروشنبازيگرسينماوتلويزيونكشورمانروز هشنبهراهيورزشگاهآزاديشدوكنارسايرتماشاگران س بانوبهتماشايديدارايرانوبوليوينشست.اودرمورد
يخوانيد. اينتجربهباخبرنگارمابهصحبتپرداختكهم شماجزواولينبانوانيبوديدكهبهورزشگاه رفتيدويكبازيفوتبالراازنزديكتماشا
كرديد.شرايطراچطورديديد؟
شيريني تجربه و بود خوبي بسيار حال و حس در حضور از بانوانش كه هستيم كشوري در ما داشتم. كمي موضوع اين و شدهاند منع ورزشــي محيط يك هستيم سؤال اين پاسخ دنبال ما است. ناراحتكننده بانو تماشاگران روي آزادي ورزشــگاه درهاي چرا كه
است. بسته يتوانيدبهورزشگاهبرويد؟ چطورمتوجهشديدكهم
از كه دوستانم از يكي بازي شروع از قبل ساعاتي
تماس بود، ملي تيم بازيكنــان از يكي خانواده اعضاي ميخواستم ابتدا در كرد. دعوت ورزشگاه به مرا و گرفت اين تا كه است ويژهاي اتفاق چه ورزشگاه در حضور ببينم و كنجكاوي يك من، براي بســتهاند. را فضا بابتش، حد ببينم. را محيط اين ميتوانم اول بار بــراي كه بود ذوق ميخواستمبدانمچرااجازهورودخانمهابهورزشگاهداده استاديوم و بروم كه شد ايجاد فضايي واقع در و نميشود؟ خودت كشور در كه است خوب واقعا ببينم. نزديك از را يك بتواني هستند، همزبانت ورزشــگاه، دور تا دور كه
ببيني. نزديك از را فوتبال حالوهواياينبازيراچگونهديديد؟ سهشنبه ٥۱ ساعت كردم. تجربه را خوبي شرايط
راهي و كرديم جزم را عزممــان ما بود هم باراني روز كــه باران، بارش خاطر به ميگفتند خيليها شديم. استاديوم نميتوانيمبهورزشگاهبرويمچونخيسميشويم.جالب به نيز را آنها كه بودند در پشــت عده يك بدانيد اســت يك رفتيم، ورزشگاه به كه ما همه براي دادند. راه ورزشگاه از هوادار يك عنوان بــه و بود جذاب و پرهيجان محيط ورزشگاه به كه كساني تمام بردم. لذت ورزشگاه در حضور ســر پشــت را شــيرين تجربه و حس يك بودند، آمده و بروم ورزشگاه به توانستم كه خوشحالم خيلي گذاشتند. ِركارنبودمتافرصتكافيبرايحضوردراستاديوم ًالس مث كردم تجربه را حس اين كه خوشحالم بياورم. دست به را پاسخ خانمها ورود منع بابت خودم كنجكاوي حس به و بدهم.حداقلبرايخودماينموضوعحلشد.حسياست من. فقط نه كنند، تجربه ايراني زنان همه بايد كه
يكنيد؟ نطورفكرم چرااي
در و است دســتهجمعي ورزش يك فوتبال چون و مينشــينند هم دور خانواده يك اعضاي همــه خانه، داشته ورزشگاه به راهي خانمها نبايد چرا حاال ميبينند. اينكه مثال شود ايجاد بايد شرايط يكسري البته باشند؟ وروديخانمهاوآقايانجداباشدوجايگاههاجداشود.اين مراقبت و آرامش كمال در ديدم من ندارد. ايرادي موضوع