حكايت مهندسي كه خيلي زود بازنشسته شد مسلمـــانآيینهعبـــرت استعدادهايامروز...
محسن مســلمان همانطور كه خيلي زود در فوتبال ايران ظهور كرد، همانطور هم خيلي زود بازنشسته شد! يك شماره ۰۱ خالق و فانتزي كه خيلي زود و در سن نوجواني خودش را در بين بازيكنان مهم فوتبال ايران مطرح ساخت. بعد از سپري كردن دوره سربازي در لباس ملوان، مهمترين اتفاق دوران ورزشي محسن مسلمان رقم خورده و او در ســن و سال پايين و با صالحديد علي دايي راهي پرسپوليس شد. آقاي مهندس يك نيمفصل درخشان را در جمع قرمزپوشان سپري كرده و عليرغم ناكامي در كسب عنوان قهرماني، بازيكن محبوب هواداران اين تيم لقب گرفت اما در روزهايي كه اخبار حاكي از انتقال احتمالي اين ســتاره جوان به اســتقالل بود و حتي او مدعي شد اگر عليمنصور سرمربي اين تيم باشد با هزار تومان هم آبيپوش ميشود، انتقال ناموفق به فوالد در دستور كار او قرار گرفت.
يك سال بعد بود كه داستان اصلي محسن مسلمان در فوتبال ايران آغاز شد. انتقال به پرســپوليس عليرغم ميل باطني برانكو و با تصويري عجيب و چشماني مانند يك كاســه غرق خون، دوباره نام اين ستاره خالق را در فوتبال ايران ترند كرد. در تابستان سال ۴9 بود كه اگرچه ابتدا برانكو نام اين بازيكن را پس زد اما او خيلي زود معمار يكي ازجذابترينتيمهايتاريخاينتيمنامگرفت.زيرنظرتمريناتطاقتفرسايسرمربي كروات، سبك بازي محسن مسلمان به شكل محسوسي تغيير كرد و او ديگر فقط يك هافبك خالق و البته ايستا در مركز ميدان با شعاع حركتي محدود نبود. او در تمامي نقاط زمين ديده شده، تكل ميزد، بيشتر از همه ميدويد و يك هافبك باكس تو باكس باكيفيت شده بود.
در نايبقهرماني خاطرهانگيز پرســپوليس، آن نمايشهاي فراموش نشــدني و هجومي و البته برتري انتقامگونه از استقالل، محسن مسلمان يكي از مهمترين عناصر تركيببرانكوبود.البتههمانفصلنيزبرخيازرفتارهايخاصوپرحاشيهاينبازيكن، از شادي عجيب با فرشاد احمدزاده در انزلي يا مقابل چشم علي دايي و البته در دربي با چاشــني درگيري با رحمتي، همچنان آزاردهنده بود و البته زير سايه درخشش او در ميانه ميدان، پنهان. فصل بعد باالخره بعد از 9 سال نوبت قهرماني قرمزپوشان فرارسيد و مسلمان با ارسالهاي دقيق و قدرت رهبري تيمش در ميانه ميدان، يكي از بهترين بازيكنــان ليگ ايران لقب گرفت. اين درخشــش تا حدي فرارفت كه حتي منتقدان سرسخت اين بازيكن نيز او را اليق قرار گرفتن در ليست تيم ملي ميدانستند اما مطابق انتظار، هرازگاهي اخبار حاشيهاي از جمله درگيري با علي عليپور، نارضايتي برانكو و ساختن باندي با رفقاي نزديك در بدنه تيم در مورد محسن مسلمان شنيده ميشد.
وباالخرهفصلسوموتبديلشدناينبازيكنبهمهمترينمشكلبرانكودررختكن پرسپوليس. يك درگيري بيدليل با زالتكو، نام او را از ليست بازيكنان اصلي خارج كرد و عليرغم بســته شدن پنجره نيز برانكو تمايلي به استفاده از مهندس محبوب نشان نميداد اما به هر حال مسلمان مرد مورد عالقه سكوهاي هواداري بود و حتي در روزهاي پيروزيهاي بزرگ نيز به شكلي طعنهآميز توسط هواداران تشويق ميشد.
اما يك حاشــيه عجيب با نقشآفريني مترجم برانكو در جريان جشن قهرماني پرسپوليس، كار محسن مسلمان در تركيب اين تيم را براي هميشه تمام كرد و عليرغم تالش او براي بازگشــت، اين بازيكن با تابلوي ورود ممنوع سرمربي اصولگراي تيمش مواجه شد. جدايي از پرسپوليس به منزله پايان دوران درخشان مسلمان در اوج جواني و بلوغ فوتبالي بود. در روزهاي بازگشت به ذوبآهن، انتقال به سپاهان و در ادامه سايپا، شايد حتي يك خاطره به جز آن اشتباه عجيب در ميانه ميدان برابر پرسپوليس در ذهن
متبادر نميكند و در فصول بعد تنها تصويري از يك چهره بيانگيزه وبهنظرتمامشدهروينيمكتتيمهايمختلفازمحسنمسلمان مخابره ميشد.
در يك دهه اخير ســتارههاي بااستعدادي مانند محسن مسلمان،پيامصادقيان،رضاحقيقيو...درتركيبپرسپوليس قادر به بهرهبري از همه اســتعداد خود نبودند و در اين ميان شايد رامين رضاييان خوششانس بود كه حداقل خيلي زود دربسياريازمواردمسيرخودراتغييرداد.البتهمسلمانچند فصل درخشان را در تركيب پرسپوليس ثبت كرد و يكي از بهترين پاسورهاي تاريخ اين باشگاه نيز لقب گرفت كه اين خود دســتاورد بزرگي اســت. معمار تيم جذاب برانكو، مهندس آن پرسپوليس هجومي و بيرقيب و هافبكي كه ارسالهاي بينقصش ياد محسن عاشوري را در ذهن زنده ميكرد، حتما در سالهاي اخير به اندازه كافي فرصت داشــته كه اشتباهات خود را مرور كند. اگرچه فوتبال در ايران و جهان در سالهاي اخير به صورت ذاتي ميل به حذف آن هافبكهاي شــماره ۰۱ خالق، فانتزي و البته ايستا را داشته و بيشتر خواهان بازيكناني اســت كه ۰9 دقيقه از حركت نميايستند اما۸2،92 سالگي نيز قطعاًًزمان مناسبي براي وداع با ســطح اول فوتبال ايران براي محسن مســلمان نبود. البته شايد هم سقف فوتبال مسلمان همين بوده و او در سالهاي بعد فرصت داشت زير نظر ســرمربياني مانند اميــر قلعهنويي يا عليرضا منصوريان در سپاهان و ذوبآهن، سبك بازي خودش را ثابت كند و اين اتفاق رخ نداد. اصوالًً چنين بازيكناني در دنيايفوتبالاگرچهچشمنوازبازيكردهوبهشدتموردتوجه هواداران قرار دارند اما چندان باب ميل سرمربيان نيستند و عدم تالش صددرصدي و صرفا تكيه بر استعداد فانتزي، معموالًً آنها را بعد از درخششي چشمگير، به سرعت از سطح اول فوتبال دور ميكند.
ميل غيرقابل انكار به دراماتيك ديدن اتفاقات فوتبالي گاهي موجب خطاي ديد هواداران عامه فوتبال ميشود. مسلمان اگرچه بازيكن بااستعدادي بود اما تالش چنداني برايگسترشتواناييهايخودنكردواگرنخواهيمهمه چيزرااحساسيببينيم،اصوالًًسرنوشتچندانخوبي برايچنينبازيكنانيدردنيايفوتبالرقمنميخورد. در هر حالت و به هر دليل، محسن مسلمان و داستان زندگــي ورزشــي او ميتواند آيينهاي باشــد براي استعدادهاي امروز كه فرداي خود را در صورت انتخاب اين مسير در سرنوشت او ببينند.